اوپک تشکیل شد تا منافع کشورهای صادر کننده نفت را در مقابل کمپانی ها که قمیت ها را کنترل می کردند و آنها را چندین بار تنزل داده بودند حفظ کنند.
اوپک در ۱۹۶۰ بوجود آمد، گر چه فکر اتحاد در چارچوب چنین سازمانی یک شبه خلق نشده بود چنین فکری ذهن کارشناسان و سیاستمداران کشورهای صادر کننده نفت را سال ها قبل از آن بخود مشغول داشته بود.
ما کوشش خواهیم کرد تا شرایط و وقایع قبل از تشکیل اوپک، که راه را برای ایجاد آن هموارکرد بیان کردیم. سپس عوامل مستقیم و غیرمستقمی را که به تاسیس این سازمان انجامید، مورد بحث قرار دهیم. فکر ایجاد سازمای برای کشورهای عربی صادر کننده نفت درذهن موسسین اتحادیه عرب از سال ۱۹۴۵ وجود داشته است.
اما مسئولان امر در آن زمان باین حقیقت واقف بودند که تاثیر هر گونه تشکیلاتی از این نوع، مادام که ایران و ونزوئلا دو کشور بزرگ تولید کننده نفت را در بر نگیرد، محدود خواهد بود. در ۱۹۴۹ یک واقعه مهم درقسمت دیگری از جهان، بنام ونزوئلا اتفاق افتاد.
بدین معنی که در آن کشوریک مطالعه اقتصادی مربوط به نفت ونزوئلا که توسط معاون یکی از بانکهای مهم تهیه شده بود منتشر شد. دراین مطالعه نویسنده توجه همگان را به مزایا و امتیازات نفت خاور میانه در مقام مقایسه و رقابت با نفت ونزوئلا جلب نموده و سه اقدام را به شرح ذیل پیشنهاد کرد:
الف) پائین آوردن قیمت نفت ونزوئلا با تغییر جهت سیاست دولت
ب) از میان برداشتن اصل شرکت در سود را که سال قبل معرفی شده بود و
ج) متوقف کردن اعطای مزایای بیشتر اجتماعی و اقتصادی به کارگران ونزوئلاتی.
این مطالعه ضربه سنگینی بر افکار عمومی ونزوئلائی ها داشت و منجر به آن شد که دولت اصل ایجاد هم آهنگی سیاست نفتی اش را با سیاست دولت های خاورمیانه ای تولید کننده نفت ارزان مورد بررسی قرار دهد، تا از بهره برداری کمپانی های نفتی از نفت خاورمیانه بمنظور مقابله با قوانین مالیاتی ونزوئلا جلوگیری نماید.
در سپتامبر ۱۹۴۹ دولت ونزوئلا یک هیئت نمایندگی سه نفری را برای یک دیدار رسمی از عربستان سعودی، ایران، مصر، عراق ، کویت و سوریه اعزام داشت، تا امتیازات ایجاد سیاست های نفتی هم آهنگ را باین کشورها گوشزد نموده وآنها را از سودی که میتوانند با اتخاذ اصل شرکت در سود بدست آورند کاملاً آگاه سازد.
این اولین فرصتی بود که در آن یکنواخت کردن کوششها در میان کشورهای صادرکننده نفت با دید هم آهنگ کردن موقعیت هایشان و حل مسائل مشترکشان مورد بحث و گفتگو قرار گرفت.
اولین دبیر کل اوپک، فوآد روحانی، در بیان اقدام ونزوئلا می گوید که ونزوئلا تصمیم گرفت تا به کشورهای صادرکننده نفت درخاور میانه نزدیک شود تا در منطقه ای که بسرعت براهمیتش افزوده می شد بجای رقبا، متحدینی بدست آورد.
در ۱۹۵۳ واقعه مهم دیگری به سوی ترکیب و هم آهنگی سیاست های نفتی بوقوع پیوست. در ۲۹ ژوئن آن سال بین عراق و عربستان سعودی موافقت نامه ای به امضاء رسید که بر طبق آن طرفین اطلاعات نفتی خود را مبادله نموده و جلسات مشورتی مکرر و منظمی را درباره سیاست های نفتی بر پا می داشتند.
پس از آن یک دوره رکود و بدون فعالیت پیش آمد تا آنکه در ۱۹۵۷ مجمع اقتصادی اتحاد عرب قطعنامه ای را تصویب کرد که بموجب آن دعوت به یک کنگره نفتی شده بود تا در فوریه ۱۹۵۸ در قاهره تشکیل شود. اولین کنگره نفت عربی در پایتخت مصردر آوریل ۱۹۵۹، بجای تاریخی که کارشناسان عرب تعیین کرده بودند تشکیل شد.
در این کنگره یک هیئت نمایندگی ۱۹ نفری ونزوئلائی و یک هیئت نمایندگی چهار نفری ایرنای حضور بهم رسانیدند. تصمیمات مهمی دراین اولین کنگره اتخاذ گردید که تصمیم مشترک و جبهه واحد هیئت های نمایندگی کشورهای تولیدکننده نفت در مورد تقاضاهایشان، از جمله اصلاح اصل شرکت در سود ۵۰-۵۰ به نفع کشورهای میزبان را منعکس می کرد.
قطعنامه نظر هیئت های نمایندگی را دائر بر آنکه هیچ تغییری در زیربنای قیمت ها نباید بدون مشورت با کشورهای تولیدکننده بعمل آید، منعکس کرد.
هم چنین بر طبق قطعنامه خواسته شده دولت های شرکت کننده در کنگره ایجاد یک مجمع مشورتی عمومی را مورد مطالعه قرار دهند تا کار تبادل نظر آنها را در مورد مسائل عمومی شان و از آن جمله حفظ و حراست منابع نفتی، تولید، صدور و دیگر موضوعات تسهیل کند.
آنچه در خارج از کنگره اتاق افتاد بمراتب از وقایع داخل کنگره مهم تر بود. در فواصل بین جلسات ملاقات ها و مباحثات فراوانی بین آقایان رهبران نفتی بزرگ ترین کشورهای صادر کننده نفت تشکیل می شد و این ملاقات ها منتج به ایجاد «یک تعهد اخلاقی» بین سران هیئت های نمایندگی و از جمله ونزوئلا و ایران گردید.
نتایچ مطالعات و اصول مذاکرات قاهره که در این تعهد اخلاقی گنجانده شدند، زیربنای تاسیس اوپک را بوجود آوردند. قدم مهم دیگر در راه بوجود آمدن اوپک، تهیه پیش نویس موافقت نامه عرب مصوب مارس ۱۹۶۰ یعنی شش ماه قبل از تشکیل سازمان، بوسیله یک کمیته فرعی انجمن اقتصادی اتحادیه عرب بود.
ماده سوم انی موافقت نامه باین می دارد که کشورهای تولید کننده نفت عربی سیاست های نفتی شان را در میان خود هم آهنگ سازند و اینکه هیچ عاملی نمی تواند با توجه به نفع مشترکشان و اوضاع بازار جهانی آنها را از هم آهنگ بودن و یگانگی با دیگر کشورهای تولید کننده نفت نظیر ایران و ونزوئلا باز دارد.
بر مبنای این توصیه ها، ملاقاتی بین عبدالله طریقی، مدیر کل وقت امور نفتی عربستان سعودی و پرز آلفونسو، وزیر نفت ونزوئلا در سیزدهم می واقع شد.
اعلامیه ای که پس از این ملاقات منتشر شد، کشورهای تولیدکننده را برای دفاع از حقوق مشروعشان به اتخاذ یک سیاست نفتی واحد دعوت می کرد. در همان زمان، اعلامیه فکر ایجاد اوپک را به خارج عرضه داشت.
درخلال دهه قبل از تاسیس اوپک عراق و عربستان سعودی مشتاق ترین کشورها برای هم آهنگ کردن سیاست های نفتی و ایجاد یک اتحاد بین کشورهای صادرکننده نفت بودند. گر چه ونزوئلا برای آنکه بتواند با کمپانی های نفتی در یک جبهه متحد مقابله کند فکر هم آهنگی سیاست های نفتی را پیش گامی کرد این عملش از ترس برای رقابت با نفت خاورمیانه سرچشمه می گرفت و ناشی از علاقه اش به ایجاد مستحکمی از آن کشورها در برابر کمپانی های عظیم نفتی نبود.
مهم ترین علل غیرمستقیمی که راه را برای تاسیس اوپک هموار کردند میتوانند به ترتیب ذیل خلاصه شوند:
فهم روز افزون مسائل نفتی
خصوصا در میان طبقات تحصیل کرد ه و ملت های خاورمیانه و ونزوئلا در مورد اهمیت نفت و مسائل اقتصادی وابسته به آن یک نوع آگاهی روز افزون به وجود آمده بود. این بیداری افکار عمومی با ظهور یک طبقه روشنفکر تحصیل کرده و ترتبیت شده در غرب که کوشش می کردند با نوشته ها و گفته هایشان توجه مردمانشان را به اهمیت نفت و لزوم حفاظت از حقوق کشورهای تولیدکننده درمقال کمپانی های خارجی جلب کنند تقویت شد. یک مثال از گسترش آگاهی عموم از طریق نوشته ها، کاریک نویسنده عرب است که ایجاد یک تشکیلات نفتی عربی را برای هم آهنگ کردن سیاست های نفتی عربی تشویق کرده بود.
او کشورهای تولیدکننده عربی را فرا خواند تا راجع به مسائل نفتی سیستم های مشورتی منظمی بوجود آورند و در ایجاد یک سیاست واحد و متحد همکاری کنند با این هدف نهائی که سود حداکثر را از منابع عظیم طلای سیاهی که در زیر شنهای داغ و صحراهای بی آب و علفشان نهفته است. بدست می آورند.
فعالیت های داخل اتحادیه عرب
گسترش آگاهی عمومی و تقاضای مکرر برای هماهنگی سیاست های نفتی دولت های عربی را بر آن داشت تا از طریق سازمان های تخصصی خود، آن آرزوهای ملی را بصورت یک کوشش جدی برای ایجاد همکاری در امور نفتی میان کشورهای عربی جلوه گر سازند.
فعالیت های مختلف اتحادیه عرب، نظیر تشکیل جلسات، مطالعات و کنفرانس ها، چهارچوب اولیه و مبانی مباحثات و گفتگوهائی را فراهم ساخت که بالاخره منجر به ایجاد اوپک گردید. به عنوان مثالی از جنبش عربی داخل محدوده اتحادیه عرب میتوان پیشنهاد ودلت عراق به شورای اقتصادی اتحادیه عرب در ژانویثه ۱۹۵۹ برای هماهنگی سیاست های نفتی را نام برد. مهم ترین نکات پیشنهاد عراق اینها بودند:
۱- موافقت برای اتخاذ یک قانون نفتی عمومی
۲- حفظ ذخایر نفتی عربی، نگهداری سطح قیمت های نفت از طریق کنترل تولید و هماهنگی سیاست های نفتی در کشورهای عربی تولید کننده نفت با سیاست های نفتی سایر کشورها.
۳- تبادل اطلاعات و کارشناسان در میان کشورهای عربی، و یکی کردن سیستم های حسابداری نفتی.
۴- تضمین امنیت نفت عربی که از سرزمین های عربی عبومر میکند.
۵- تاسیسا یک انستیتوی مطالعات نفت وابسته به اتحادیه عرب.
وقایع نفتی در اوائل دهه پنجاه
در اوائل دهه پنجاه چندین واقعه مهم به افزایش آگاهی عموم از مسائل نفتی در خاورمیانه کمک کرد که از مهم ترین آنها معرفی اصل شرکت در سود بود. این اصل جانشین سیستم حق امتیاز ثابت شدو برای اولین بار کشورهای صادرکننده نظر به وابسته بودن منافعشان به افزایش یا کاهش قیمت ها ، شروع به تابعیت از نحوه تغییر قیمت های جهانی نفت و مطالعه تغییرات وضع خودشان نمودند. کمپانی ها دیگر نمی توانستند نسبت به واکنش این دولت ها نسبت به کوشش هائی که این کمپانی ها برای کاهش قیمت ها به عمل می آوردند بی تفاوت بمانند.
ازسوی دیگر، ایجاد سیستم قیمت های اعلان شده توسط کمپانی ها به عنوان وسیله ای برای محاسبه سهم دولت ها، بدون آنکه خود را در معرض هیچ گونه کنترل یا فشاری قرار دهند،منبع اصلی اختلافی بود که بعدا بین دولت ها و کمپانی ها در نتیجه کاهش های متوالی قیمت ها بوجود آمد.
این اختلاف بالاخره دولت ها را بر آن داشت تا برای مقابله با کمپانی ها متحد شوند در غیاب سیستم قیمت های اعلان شده ، تاریخ صنعت نفت ممکن بود مسیر دیگر و شاید غیرقابل پیش بینی در پیش گیرد.
فعالیت های ونزوئلا
در خلال اواخر دهه چهل و اوائل دهه پنجاه ونزوئلا در اتخاذ مقررات مالیاتی و ترتیبات مالی با کمپانی های نفتی از دیگر کشورهای تولید کننده خیلی جلوتر بود. اما بهر حال این دولت مراقبت خطر احتمال رقابت نفت خاورمیانه و امکان بهره برداری کمپانی ها از عامل اختلاف زیاد هزینه در دو منطقه به منظور اعمال فشار بر دولت ونزوئلا بود. بدین ترتیب دولت ونزوئلا برخلاف خواسته خودش و با تحمل ناملایمات بسیار مجبور شد که دولت های خاورمیانه را بسیج کرده،و آنها را وادار سازد تا منافع و اتیازات بیشتری از کمپانی هایی که در سرزمینشان عمل می کردند خواستار شوند. این دولت هم چنین آنها را تشویق کرد تا در سازمنای که از منافعشان حمایت کند گرد هم آیند.
اهداف اوپک
بنا بدعوت دولت عراق، نمایندگان کشورهای بزرگ صادرکننده نفت : ایران، عراق، کویت، عربستان سعودی و ونزوئلا از دهم تا چهاردهم سپتامبر ۱۹۶۰ در بغداد گرد آمدند و در نتیجه تصمیم آنها سازمان کشورهای صادر کننده نفت (اوپک) تشکیل شد. قطعنامه این کنفرانس بطور کامل اهدافی را که کشورهای عضو از طریق اوپک جویای آنند تشریح میکند و از نظر اهمیت این واقعه تاریخی، قطعنامه های مربوطه بطور کامل در اینجا نقل میشوند:
مقدمه
بنا به دعوت دولت جمهوری عراق، کنفرانس کشورهای صادرکننده نفت متشکل از نمایندگان دول ایران، عراق، کویت، عربستان سعودی و ونزوئلا که از این پس اعضاء نامیده خواهند شد از دهم تا چهاردهم سپتامبر ۱۹۶۰ دربغداد با یکدیگر ملاقات کردند و مسائل ذیل را مورد بررسی قرار داده و اعلام نمودند که:
اعضا در حال اجرای برنامه های عمرانی و تشکیلاتی بسیار ضروری هستند و این برنامه ها باید عمدتا ازطریق درآمد مربوط به صادرات نفت آنها تأمین بودجه گردد.
اعضا باید به مقدار زیاد برای حفظ تعادل بودجه ملی سالانه شان به درآمد نفتی خود متکی باشند.
نفت بطورمسرفانه از بین می رود و چاه های نفت با این سرعت که در حال بهره برداری است برای خشک نشدنشان در آینده نزدیک باید مواد دیگری را برای جایگزینی نفت پیدا کرد.
تمام ملتهای جهان، برای حفظ و بهتر کردن سطح زندگی شان ناچارند تقریبا بطور کامل روی نفت به عنوان یک منبع مهم تولید انرژی تکیه کنند.
هر گونه نوسانی در قیمت نفت الزاما بر اجرای برنامه های اعضاء اثر گذارده و منتج به جابجائی های زیان آوری نه تنها براقتصاد آنها بلکه بر اقتصاد ملت های خریدار نفت خواهد گردید.
یک دنیای بدون اوپک
مشکل است تصور کرد که بازارهای نفت در غیاب سازمانی نظیر سازمان کشورهای صادر کننده نفت چه راهی می پیمود. صنعت نفت بسرعت در حال گسترش است و عوامل غیر اقتصادی که بر آن تاثیر دارند پیشگوئی وقایع د ویا سه سال بعد را مشکل میکند چه کسی می توانست تصور کند که کمپانی های نفت در ۱۹۷۱ از اوپک بخواهند که برای مذاکره درباره قیمت ها و مسائل مربوط به آن جلسات مذاکره ای ترتیب دهند؟ همین کمپانی تنها چند سال پیش از آن هر گونه مذاکره مستقیم با اوپک خودداری نموده واصرار داشتند که با هر کشور تولید کننده بطور جداگانه وارد مذاکره شوند.
با وجود این ممکن است بیان داشت که اگر اوپک پایه گذاری نمی شد، قیمت های اعلان شده نفت احتمالا بسته به عوامل مؤثر در بازار به سقوط خود ادامه می داد.
اما تا چه حد به این قمیت ها اجازه سقوط داده می شد؟
از نظر تئوری، کمپانی ها می توانستند تا آنجا که مخارج مالیات ها، امتیازها، استهلاک و هزینه های سرمایه گذاری را جبران کنند به تولید ادامه دهند. از نظر عملی، از دولت های میزبان نمی شد انتظارداشت که شاهد زوال قیمت ها باشند و برای جلوگیری از این سقوط هیچ اقدامی بعمل نیاورند.
اینکه در چه نقطه ای دولت ها برای توقف این سقوط مداخله می کردند بستگی به چندین عامل سیاسی، مالی و اقتصادی دارد. کشورهای تولید کننده می توانستند بطور جداگانه یا دسته جمعی ملی کردن و تحمیل سطوح قیمت های خودشان را مورد مطالعه قرار دهند. نتیجه نهائی احتمالا یک نوع ترکیب شبیه اوپک می بود.
البته این مطلب با فرض آنست که دولت ها صاحب ذخایر ارزی خارجی کافی برای مقابله با فشارهای مالی ابتدای ملی کردن می بودند. اگر ملی کردن عملی می شد، نتیجه اش کوته بینی و غیرقابل انعطاف بودن کمپانی های نفتی می بود،همان گونه که وقتی الجزایر ۵۱درصد سهام کمپانی مشغول به کار در آن کشور را و عراق «آی. پی. سی» راملی کردند چنین وضعی پیش آمد.
اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “پایان نامه درباره اوپک”