قسمتی از پایان نامه:
به نوعی حقوق مالکیت فکری با توجه به اصول کلی حقوق از جنبه حقوق غیرمالی، مورد نظر است. چراکه در لحظه پیدایش و خلق اثر، وجود عنصر مالّیت هنوز متصور نیست و تنها ابداع و ایجاد اثر مورد بحث در ذهن موجود است.
امّا با توجه به این واقعیت که در پارهای از حقوق، جنبههای مالی و غیرمالی با هم مخلوط شدهاند، میتوان مالی بودن این حق را نیز بررسی کرد.
چنانچه برخی اساتید صراحتاً حق مؤلف برآثار خود را دارای هر دو جنبه مادی و معنوی میدانند۱٫ مادی از این لحاظ که حق انتشار یا بهرهبرداری توسط پدید آورنده قابل واگذاری است و نهایتاً بهای اقتصادی قابل توجهی نیز دارد.
و معنوی از این باب که حق اخلاقی مولف نسبت به اثر خود در موارد مختلف از قبیل تغییر، تحریف و سوء استفاده محفوظ خواهد بود.
همچنین از باب عینی یا دینی بودن حق، مالکیت فکری را میتوان باز در دسته بینابینی و درست در نقطهای که هر دو جنبه در آن نمود دارند، بررسی کرد. زیرا حقی که مولف بر نوشتههای خود دارد هر چند که در برابر همه قابل استناد است و از لحاظ انحصاری بودن با مالکیت شباهت تام دارد، برخلاف سایر حقوق عینی، موضوع آن شیء نیست و ناظر به ابداع فکر پدیدآورنده است.
این وضعیت تا آنجا ادامه دارد که برخی حقوقدانان تقسیم سومی را علاوه بر حقوق دینی و عینی، با عنوان حق معنوی قائل شده اند.
به هر صورت امروزه رویه قانونگذاری و صدور آرای محاکم و نیز امضای توافقنامهها و کنوانسیونهای مربوط به مالکیت فکری در کشورهای مختلف بر این باور پیش میرود که حقوق مالکیت فکری به عنوان یک سلسله حقوق فردی و شخصی که به پدیدآورندگان تعلق دارد، مورد شناسایی قرار گرفته است و ضمانت اجرای این دسته از حقوق نیز قوانین مربوطهای است که گاه علاوه بر جنبه مدنی و تجاری، از ابزار کیفری نیز بهره جسته است.
تاریخچه ای کوتاه از پیدایش مالکیت فکری
در منابع موجود از زمان دقیق تولد تئوریک مالکیت فکری، اطلاعات خاصی دیده نشد. اما قابل تصور است که فلسفه وجودی مالکیت فکری بیشتر با اختراع صنعت چاپ در سال ۱۴۴۰ به وسیله «گوتنبرگ» آلمانی به اثبات رسید.
چرا که با فراهم شدن امکان نشر و تکثیر اوراق و کتب به تعداد انبوه، به همان میزان امکان تجاوز به حقوق نویسندگان فراهم شد و عکسالعمل قانونگذاران مختلف نیز به مرور قابل پیشبینی بود.
چه بسا که بسیاری از آثار نوشتاری که با زحمت فراوان به ثمر رسیده بود، به راحتی و بدون هیچگونه جبران اقتصادی یا رعایت حرمت مؤلف از منظر اخلاقی، مورد نسخهبرداریهای ناروا جهت بهرهبرداری سودجویانه و غیرشرافتمندانه قرار گرفت.
به هر حال زمانی این احساس نیاز به جلوگیری از سوء استفادهها و اعمال متقلبانه، تکامل خود را تا آنجا طی کرد که از حیطه واقعیتهای اجتماعی و اقتصادی، وارد حیطه حقوقی و قانونگذاری شد و البته این امر خود سرانجام یک تحول طولانی بود.
زیرا اصولاً حق و رسمیت آن به یکباره و در لحظه با یک متن قانونی به وجود نمیآید. بلکه از مسیر تحولات مشخصی عبور میکند تا به مرحله اثبات و ایجاد ضمانت اجرا برسد.
گویا نخستین قانونی که درباره مالکیت فکری وضع شد، «قانون ثبت اختراعات فرانسه» (مصوب ۱۴۷۴ میلادی) بود که جرقه بزرگی در این عرصه محسوب میشد.
در سال ۱۷۷۷ امپراطور فرانسه، لویی شانزدهم – تحت فشار افکار عمومی و مقتضیات زمان ناگزیر به صدور فرمانی شد که برخی امتیازات را برای مولف به رسمیت میشناخت. این حادثه، سرآغاز شناسایی و رسمیت یافتن حق مولف نه تنها در فرانسه، که در سراسر جهان بود.
بررسی شاخه های مالکیت فکری و نقدی بر آن
مالکیت فکری در حال حاضر به دو شاخه اصلی تقسیم شده است که این تقسیمبندی تا حدی مدلول انواع آثار مورد حمایت از لحاظ شکلی و کاربردی است که در قوانین و کنوانسیونهای مربوط نیز منعکس شده.
شاخه مالکیت صنعتی
این دسته شامل مواردی چون حق اختراع، علائم صنعتی و تجاری، طرحهای صنعتی، نشانههای مبدأ جغرافیایی و … بوده و بعضاً مقررات و معاهدات مشخص و متمایزی پیرامون آنها وضع شده است. طریقه ثبت موارد فوق نیز به تناسب قوانین مربوطه داخلی و بینالمللی متفاوت است. همچنین طرق واگذاری و بهرهبرداری از آن.
شاخه مالکیت ادبی و هنری
این شاخه نیز طی مقررات مشابهی بر آثار مؤلفان، مصنفان، هنرمندان و پدیدآورندگان نرمافزارهای رایانهای متمرکز است. در این بخش، علاوه بر حضور کم و بیش عنصر اقتصادی، عنصر دیگری که بسیار جالب توجه و برجستهتر میباشد، حق اخلاقی یا معنوی مولف به اثر در راستای محترم شمردن اوست.
کپی رایت و حقوق مشابه آن
کپی رایت دربرگیرنده کلیه انواع تولیدات در زمینههای ادبیات، علوم و هنر است، با هر شکل و فرمی که ارائه شده باشد و برای اینکه اثر مشمول حمایت واقع شود لازم است اصالت داشته باشد.
البته نه به آن معنا که ایدههای بیان شده، در آن کار جدید باشد. بلکه به آن معنا که شکلی که مؤلف برای ارائه آن اثر برگزیده است باید اصالتاً از خود وی باشد.
در نتیجه همانطور که از نظر گذشت، حمایت قوانین کپی رایت از یک آفرینه یا اثر، مجرد است از هر نوع ارزشگزاری در مورد آن. یعنی یک کار مورد حمایت واقع میشود اگر چه به لحاظ سلایق مختلف خوب یا بد باشد. زیرا این حمایت حتی به هدف مورد نظر آن آفرینه نیز کاری ندارد.
در مجموع آفرینههای تابع کپی رایت در کشورها عبارتند از :
۱- کارهای ادبی مانند نوولها (داستانهای کوتاه) ، رمانها، اشعار و … بدون در نظر گرفتن محتوا و هدف آن. (آموزشی، سرگرمی، تبلیغاتی و …) و شکل آن (کتاب، جزوه، ورقه، روزنامه، مجلات و …) چه چاپ شده باشد یا نشده باشد.
چنانچه در بسیاری از کشورها، کارهای شفاهی که هنوز نگاشته نشدهاند نیز تحت حمایت کپی رایت هستند.
۲- موسیقی به هر نوع و روش و با هر ابزار و وسیلهای که نوشته یا اجرا شده باشد.
۳- کارهای هنری اعم از دوبعدی (نقاشی و …) یا سه بعدی (آثار حجمی و …)
۴- نقشهها و طراحیهای فنی.
۵- آفرینههای عکاسی
۶- تصاویر متحرک اعم از هرگونه آثار سینمایی و پویانمایی (انیمیشن)
۷- برنامهها و نرم افزارهای رایانهای
۸- هنرهای کاربردی که در بسیاری از کشورها مورد حمایت هستند، نظیر جواهرسازی، لامپ و لوسترسازی، کاغذ دیواری، اثاث منزل (مبلمان) و معماری و دکوراسیون داخلی.
سوابق توجه قانونگذار ایرانی به مالکیت فکری
با وجود اذعان به حضور فرهنگ جهان سومی درایران، به نظر میرسد که قوانین ایران در باب حقوق مالکیت فکری حتی تا دهه پنجاه خورشیدی از الگوهای روزجهان فاصله زیادی نداشت.
نخستین رگههای مالکیت فکری در ایران، با حمایت از مالکیت صنعتی و در عصر رضاشاه پهلوی (۱۳۲۰-۱۳۰۴) پدیدار شد.
تصویب قانون ثبت علایم تجارتی ایران (مصوب ۹ فروردین ۱۳۰۴) با ۱۸ ماده و ۵ تبصره سرآغاز این حرکت بود. آیین نامه اجرایی این قانون، ۲ سال بعد (۱۳۰۶) به تصویب رسید.
نکته جالب توجه این است که قانون ثبت علایم تجارتی ایران، قبل از قانون مدنی اجرا شد. پس از آن قانون، قراردادهایی دو جانبه میان ایران و برخی کشورها نیز صورت گرفت. از جمله قرارداد حمایت از تصدیق نامههای اختراع و علایم صنعتی و تجارتی و اسامی تجادی و طرحها و حقوق مالکیت صنعتی و ادبی (۵ اسفند ۱۳۰۸ – ۲۴ فوریه ۱۹۳۰) با کشور آلمان بود که بنابر آن توافق شد در موارد مورد حمایت مذکور در عنوان قرارداد، هر دو کشور از تبعه کشور مقابل همانند شهروند خود با همان حقوق حمایت میکنند و همچنین اقدام به مجازاتهای مقتضی در موارد نقض حقوق مزبور نمایند.
همچنین در ۳۰/۹/۱۳۳۴ موافقتنامه دیگری بین دولت ایران و دولت فدرال آلمان راجع به مبادله کالا به امضاء رسید که در ماده ۹ این موافقتنامه، تصریح شده است که در صورت امکان طرفین قرارداد قبلی ۱۹۳۰ را دو باره به موقع اجرا گذارند و این مطلب در موافقتنامه همکاری اقتصادی و فنی ایران و آلمان (مصوب ۳۰/۹/۱۳۳۴)۱ مجدداً مورد تصریح قرار گرفت و وجاهت حقوقی و قانونی آن تقویت شد.
عهدنامه صلحی نیز با دولت ژاپن به امضاء رسید (مصوب ۳۰/۹/۱۳۳۴) که در بند ۵ از ماده ۱۴ آن، عبارت جالب توجهی درج شده است که نشان از دیپلماسی ضعیف و ناسنجیده طرفهای ایرانی داشت.
این عهدنامه اظهار میداشت : «دول متفق موافقت مینمایند که نسبت به علایم تجارتی و حقوق مالکیت ادبی و صنعتی ژاپن تا حدی که اوضاع جاریه هر کشور اجازه دهد، براساسی که مساعد به حال ژاپن باشد، عمل نمایند.» متأسفانه دراین عهدنامه، عبارتی نیز به عنوان معکوس عبارت فوق گنجانده نشده است تا دولت ژاپن را ملزم به حمایت از حقوق مذکور مربوط به ایران نماید و این را میتوان ناشی از ضعف ادراکی دیپلماتهای ایرانی پیرامون ارزش و اهمیت حقوق مالکیت فکری دانست.
عهدنامه مودت و اقامت بین دولت ایران و کشور اسپانیا (مصوب ۲۹/۱/۱۳۳۶) نیز در ماده ۳، انعقاد قراردادهایی پیرامون حمایت از مالکیت ادبی، هنری، تجارتی صنعتی، علایم صنعتی و گواهینامههای اختراع را علاوه بر قرارداد تجارت و دریانوردی و موافقتنامههای کنسولی و فرهنگی، تجویز نموده است.
قرارداد بازرگانی اقامت و دریانوردی نیز که میان ایران و ایتالیا متعقد (مصوب ۲۰/۹/۱۳۳۷) در انتهای ماده ۱۲ خود، تعهد دو جانبه متعاهدین مبنی بر جلوگیری نکردن آنها از ورود مقادیر جزیی از محصول ضروری برای تحصیل یا حمایت گواهینامه اختراعات و علایم صنعتی و حق تألیف و حقوق مشابه دیگر ذکر شده و در ماده ۱۷ همان قرارداد، حمایت متقابل متعاهدین از گواهینامههای ثبت اختراع و مسطورهها، و نمونههای صنعتی و علایم تجارتی و صنعتی و اسامی و عناوین صنعتی و مالکیت ادبی و هنری را مطابق با مقررات قراردادهای چند جانبه مربوطه که به امضای آنها رسیده، لازم الاجرا میداند. به علاوه آنکه اتباع هریک از طرفین در قلمرو طرف دیگر در موارد مربوط به مالکیت ادبی و هنری، صنعتی و علایم تجارتی مشروط بر انجام تشریفات مقرره در قوانین داخلی از حمایتی در حد شهروندان همان طرف برخوردار خواهد بود.
در سال ۱۳۷۹ نیز قراردادی با عنوان «موافقتنامه همکاری علمی و فناوری بین دولت ایران و دولت فدراسیون روسیه»۳ منعقد شد و در تاریخ ۲۲/۱۲/۷۹ به تصویب مجلس رسید.
این قرارداد بیشتر ناظر به دیگر جنبههای مالکیت فکری به خصوص اختراعات، برخی اطلاعات و اطلاعات محرمانه بوده است.
البته در گوشهای نیز سخن از حمایت از حق تألیف به میان میآید که نکتهای قابل توجه دارد. در بند اول این قسمت برخلاف سایر قراردادها که از شهروند طرف مقابل همانند شهروند خودی با قانون داخلی حمایت میشود، تفاهم شده است که از مؤلف براساس قوانین مربوطه دولت متبوع خودش در کشور مقابل حمایت صورت گیرد که دراین صورت هر مؤلف در داخل کشور طرف معاهده نیز از حق و حقوق سرزمینی خود بهرهمند میگردد و با توجه به پیشرفته بودن قوانین مالکیت فکری در روسیه از باب حضور چشمگیر تکنولوژی، رشد صنایع و اختراعات و فرهنگ غنی ادب و هنر همچون کتب تألیفی ادبیات روسیه، موسیقی قدرتمند و … بخش مذکور از قرارداد بیشتر به نفع شهروندان روس در ایران میباشد و در مقابل اتباع ایرانی در روسیه از همان امتیازاتی که قوانین ایران به آنها داده است، بهرهمند خواهند بود که در مقابل امتیازات روسها بسیار ناچیز است.
حال فقر قوانین مربوط به مالکیت فکری را در سالهای بعد بررسی مینماییم. در سال ۱۳۰۴ قانون «علامات صنعتی و تجارتی» به تصویب رسید و در سال ۱۳۰۵ اجرا شد. سال ۱۳۱۰ مصادف بود با تصویب قانون ثبت علایم و اختراعات.
در سال ۱۳۳۷ نیز پس از الحاق ایران به کنوانسیون پاریس که با تصویب ماده واحده از سوی مجلس شورای ملی صورت گرفت، دایره ثبت شرکتها، علایم و اختراعات تبدیل به اداره ثبت شرکتها و مالکیت صنعتی شد.
با تصویب قانون سومی در اردیبهشت ماه ۱۳۵۲، اداره کل ثبت اسناد و املاک به سازمان ثبت اسناد و املاک کشور تبدیل شد و اداره کل ثبت شرکتها و مالکیت صنعتی به عنوان یکی از بازوان این سازمان با دو بخش اداره ثبت شرکتها و اداره مالکیت صنعتی، به انجام وظیفه پرداخت.
پس از انقلاب ۱۳۵۷ مجلس به ادامه الحاق ایران به قرارداد پاریس رأی داد و متون تجدید نظر شده ۱۹۵۸ در لیسبون و ۱۹۷۹ را برقرارداد پاریس به رسمیت شناخت. همچنین توافقتنامههای دو جانبهای نیز در زمینه مالکیت صنعتی با سایر کشورها تنظیم شد که برخی از آنها از نظر گذشت.
مالکیت ادبی و هنری
پیش از دوران رضا شاه، درایران هیچ قانونی در باره حق مؤلف وجود نداشت.
اگرچه در پشت جلد کتابهایی که چاپ میشد، معمولاً ناشرین حق تقلید و چاپ را محفوظ اعلام میکردند. امّا در واقع ضمانت اجرا و مبنای قانونی دال بر این امر وجود نداشت و به کلی سبب میشد که عبارات اینچنینی صوری و غیرنافذ باشند.
در سال ۱۳۰۴ در قانون مجازات عمومی، مقرراتی در مواد ۲۴۵ – ۲۴۶ – ۲۴۷ و ۲۴۸ از فصل یازدهم مبحث دسیسه و تقلب در کسب و تجارت گنجانده شد که مشخصاً ترجمهای بود از مواد ۴۲۵ تا ۴۲۹ قانون جزای فرانسه، برای ارتکاب به جرمهای؛ «چاپ تألیف یا تضیف دیگری بدون اجازه، استفاده از آثار مؤلف و مصنف در اثری دیگر بدون ذکر مأخذ، فروش یا واردات اثر دیگری و چاپ تألیف یا تضیف دیگری با نامی غیر از نام صاحب اثر به خاک کشور» که صرفاً برای آن جزای نقدی در نظر گرفته شده بود.
طی همان دوران عهدنامه های دوجانبهای که از نظر گذشت، منعقد شد.
چنانچه در آبان ماه ۱۳۰۹ نیز اختصاصاً «قرارداد مالکیت ادبی میان ایران و آلمان» منعقد شد که بر اصل تساوی حقوق اتباع تأکید داشت.
پس از طی چند سال اقداماتی از سوی نمایندگان پارلمان و وزارت فرهنگ و هنر در فاصله سالهای ۱۳۳۶-۱۳۳۴ برای وضع قوانین جدید صورت گرفت.
در سال ۱۳۳۴، طرحی با ۵ ماده و ۲ تبصره توسط ۲۲ نفر از نمایندگان در دستور کار مجلس قرار گرفت که به علت نارساییها و کاستیهایی از جمله نقص و اجمال در تعریف کلیه انواع آثار ادبی و هنری و بیتوجهی به حق معنوی مؤلف و عدم تناسب در مجازاتها پس از طرح در جلسه علنی و ارسال آن به کمیسیون فرهنگ و هنر، بدست فراموشی سپرده شد.
در سال ۱۳۳۶، دولت لایحه قانون «تألیف و ترجمه» را در ۱۶ ماده و ۳ تبصره تقدیم مجلس سنا کرد که این لایحه نیز مسکوت ماند.
فهرست:
بررسی مالکیت فکری به طور عام
ویژگیهای مالکیت فکری
تاریخچهای کوتاه از پیدایش مالکیت فکری
بررسی شاخههای مالکیت فکری و نقدی بر آن
شاخه مالکیت صنعتی
شاخه مالکیت ادبی و هنری
توضیحاتی کوتاه پیرامون موضوعات داخل در محدوده کپی رایت و حقوق مشابه آن
حقوق مشابه کپی رایت
فصل دوم – حقوق مالکیت فکری در ایران
سوابق توجه قانونگذار ایرانی به مالکیت فکری
در باره مالکیت ادبی و هنری
بررسی جایگاه مالکیت ادبی و هنری در نقد قوانین مربوطه
نرم افزارهای رایانهای
بررسی ضعفها، موانع و بیان راهکارها
در لزوم الحاق ایران به کنوانسیونهای مربوط به کپی رایت و آثار آن
تحول در قانونگذاری
تحول در دستگاههای اجرایی
تحول در ابعاد رسیدگی قضایی
الف) وجود تنگنا در صدور رأی
ب) جوان گرایی در کادر قضایی
ج) کمبود آرای وحدت رویه
لزوم دیپلماتیک و حرکت یکپارچه در سطح بین المللی
اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “پایان نامه بررسی حقوقی مالکیت فکری”