بشراز زمان قدیم به کشاورزی توجه داشته است وهمیشه در جهت بهبود وتوسعه آن کوشیده وبرای افزایش تولیدات ورونق کشاورزی از تمام عوامل و امکانات موجودر هر دوره بهره گرفته است.
بسیاری از مردم کشاورزی را مادر تمدن وصنعت و شاخص درجه رشد وترقی هر کشوری می دانند ومعتقدند که بدون کشاورزی پویا استقلال سیاسی واقتصادی کامل هر کشور دور از انتظاراست به خصوص در عصری که ما زندگی می کنیم از تولیدات کشاورزی به عنوان صلاحی مؤثر در جهت تحکیم حاکمیت وسلطه سیاسی استفاده می شوند.
روند افزایش جمعیت جهان از یک سو وتولیدات کشاورزی ونحوه توزیع آنها از سوی دیگر نشان میدهد که تامین مواد غذایی مورد نیاز بشر با مشکلات فراوان همراه است وتعداد قابل توجهی از مردم یا از کمبود مواد غذایی و سوء تغذیه رنج می برند.
افزایش تولیدات کشاورزی به دو طریق امکانپذیر است :یکی ازدیاد سطح زیر کشت ودیگری افزایش عملکرد در واحد سطح ،افزایش سطح زیر کشت در بسیاری از مناطق با محدودیتهایی از قبیل نبودن اراضی مساعد و کمبود منابع آب وسایر وعوامل تولیدی روبروست ؛ولی برای حصول نتیجه مطلوب در زمینه افزایش تولید در واحد سطح باید اصول و قواعد کشاورزی به موقع ودر حد معقول به کار گرفته شود واز عوامل تولید حداکثر استفاده به عمل آید.
یکی از اصول بسیار مهم کشاورزی که تاثیر قابل توجهی در افزاش تولید در واحد سطح دارد آن است که محصول را در مراحل مختلف تولید از گزند عوامل زیان اور حفظ کنند.
همواره بخشی از تولیدات کشاورزی بر اثر حمله ی این نوع عوامل از لحاظ کمّی و کیفی آسیب می بینند و در بعضی موارد کل محصول از بین می رود.
به غیر از سیل،تگرگ،بادو سرمای بی موقع،عوامل دیگری مانند:بیماریهای گیاهی،آفات و علفها هرز به محصولات کشاورزی خسارت وارد می کنند.
علفهای هرزبعنوان یکی از مهم ترین عوامل کاهش دهنده محصولات کشاورزی به شمار می روند،بطوریکه که مشکلات این گیاهان،ملیونها کشاورز وهزاران محقق را به خود مشغول داشته است.
به عقیده برخی از محققان ،خسارت علفهای هرز به محصولات زراعی می تواند بین ۱۰تا ۱۰۰ درصد متغیر باشد وبطوری که اگر این گیاهان بدرستی کنترل یا مدیریت نشوند،زیان آنها به تولیدات کشاورزی می تواند بیش از آفات وبیماریها باشد.
از۲۵۰۰۰۰ گونه گیاهی شناخته شده حدود ۲۵۰ گونه (۱/۰ درصد)آن علف هرزمی باشند که ۷۶ گونه از آنها جزء مضر ترین علفهای هرز دنیا به شمار می روند.
این ۷۶ گونه به ۳۰خانواده گیاهی تعلق دارند که حدود نیمی ازآنها با آنکه درکشور ما سابقه طولانی دارد اما تا دهه اخیر بعنوان فعالیتی جنبی به حساب می آمد.
شناخت بیشتر نقش علفهای هرز در کاهش تولید باعث آن گردیده که در سالهای اخیر توجه به شناخت وکنترل این گیاهان بیشتر شود.
به طوری که امروزه تلاش تعدادی ازکشاورز ان ما درجهت کنترل علفهای هرز،مبتنی بر روشهای علمی است که درکشور های پیشرفته رایج می باشد.
از طرف دیگر مشکلات زیست محیطی ناشی ازکاربرد بی رویه علفکش ها سبب شده که در رابطه با کنترل علفهای هرز قبل از هر چیزتوجه ویژه ای به شناخت بیولوژی واکولوژی این گیاهان معطوف شود.
برای دست یابی به یک نظر جامع درمورد مسئله علفهای هرز،شناخت دقیق فلور علفهای هرز ضروری است، در حقیقت ماهیت فلور علفهای هرز تا حد زیادی زمان و روش کنترل را تعیین می کند.
بنا براین شناسایی و برآورد جمعیت علفهای هرز هر منطقه به عنوان یک نیاز اولیه برای اتخاذ روشی موثر در اجرای برنامه های کنترل مطرح است.
شناسایی فلور علفهای هرز یک منطقه علاوه بر نقشی که در مدیریت این گیاهان دارد،می تواند در زمینه استفاده های دارویی و مرتعید از این گیاهان نیز حائز اهمیت باشد.
تعریف علفهای هرز: علف هرز گیاهی است که به طور ناخواسته در مزارع وباغها می روید.
برای زراعت اصلی میهمانی نا خواسته است که کمیت وکیفیت ودر نتیجه ارزش اقتصادی محصول زراعی رابه شدت پایین می اورد وضمن ایجاد اختلال در عملیات زراعی،هزینه های تولید را بالا می برد.
اصطلاح علف هرز در مقابل ان دسته از گیاهانی به کار میرود که کشاورز انها را کشت می کند.
بین علفهای هرز، گیاهان بسیاری هستند که مصرف خوراکی یا دارویی دارند، ولی چون نا خواسته روییده اند،دست پرورده انسان نیستند، ورقیبی برای محصولات کشت شده به حساب می ایند ضرر انها برای محصول به مراتب بیش از منفعتشان است.
گفته می شود که گندم در مزرعه جو علف هرز است،یعنی با وجود ارزشی که گندم دارد چون به طور خودرو در جایی زوییده است که کشت آن هدف کشاورز نبوده علف هرز محسوب می شود .
مزرعه مانند سفره گسترده ای است که کشاورز آن را برای تغذیه وپرورش گیاه مورد نظرش آماده ساخته است؛ولی علفهای هرز از راه های مختلف خود را به آنجا رسانیده خوراک صاحب خانه را مصرف می کنند و اورا دچار گرسنگی و ضعف می رساند.
به طور کلی هر گیاهی که بیجا رشد کرده باشد علف هرز است.
ازگیاهان خودرویی که در یک مزرعه می رویندبعضی مانند پنیرک و گل قاصد همیشه و در همه جا علف هرز محسوب می شوند؛ولی بعضی را همیشه علف هرز نمی نامیم.
اینکه یکگیاه علف هرز شناخت می شود نه به مشکلاتی ه تولید می کند بسگی دارد.
به عنوان مثل،در یک مزرعه جو که به عنوان قصیل برای تغذیه و تعلیف دام مورد استفاده قرار می گیرد مشکل بتوان گندم یا یولاف را علف هز نامید،زرا وجود آنها مشکل ایجاد نمی کند؛ولی اگر همین مزرعه جو برای تولید بذر کشت شده باشد،مخلوط شدن بذرگندم یا یولاف با بذر جو ایجاد مشکل می کند و برای جدا کردن آنها هزینه باید کرد.
صفات مشخص علف هرز: یک گیاه هرز علاوه بر ناخواسته بودن مشخصه های دیگری نیز دارد،مانند دارا بودن قدرت تولید بذر و در نتیجه تولید جمعیتهای بزرگ؛داشتن قدرت فراوان برای تثبیت سریعجمعیت خود در زمین؛توانایی حفظ قوه نامیه بذرهای دفن شده برای مدت طولانی؛سازگاری وسیع برای انتشاردر شرایط گوناگون؛دارا بدن اندامهای روییشی تکثیر شونده؛ووانایی اشغال سریع ارازی آماده شده که کشاورز برای کشت و زرع و تولید مایحتاج خود در نظر گرفته است.
در استفاده ز مواد مورد نیاز برای رشد،گیاهان هرز با گیاهان زراعی شدیدا رقابت می کنند.
با توجه به اینکه تمام گیاهان سبز برای رشد و نمو به نور،آب ومواد غذایی نیاز دارند سایه افکنی و مصرف آب و مواد غذایی به وسیله علف هرز باعث می شود که برای رشد گیاه زراعی کمبود به وجود آید.
موفقیت علف هرز در این رقابت به عوامل متعددی بستگی دارد از جمله: زمان جوانه زدن علفهای هرزو گیاه زراعی،تراکم علف هرز در مزرعه،فرم رویش علف هرز وعوامل دیگری که بعدا بررسی خواهند شد.
بعضی از علفهای هرز از بافتهای زنده ما مرده ریشه خود موادی ترشح می کنند که باعث کم کردن یا کند کردن رشد گیاهان زراعی می شود.
مرغ،کتان وحشی وکاهوی وحشی،نمونه ین گونه علفهای هرز هستند.
فهرست اسامی تیره های علفهای هرز: تیره تاج خروس؛ Amaranthaceae تیره گاو زبان؛ Boraginaceae تیره میخک؛ Caryophyllaceae تیره اسفناج؛ Chenopodiaceae تیره کاسنی؛ Comositae تیره پیچک صحرایی؛ Convolvulaceae تیره شب بو؛ Cruciferae تیره اویارسلام؛ Cyperaceae تیره خواجه باشی؛ Dipsaceae تیره فرفیون؛ Euphorbiaceae تیره شاه تره؛ Fumariaceae تیره شمعدانی؛ Geraniaceae تیره غلات؛ Gramineae تیره گل راعی؛ Guttiferae تیره نعناع؛ Labiatae تیره بقولات؛ Legominosae تیره دارواش؛ Loranthaceae تیره پنیرک؛ Malvaceae تیره گل جالیز؛ Orobanchaceae تیره شبدر ترشک؛ Oxalidaceae تیره شقایق(خشخاش)؛ Papaveraceae تیره خرفه؛ Portulacaceae تیره بارهنگ(ترشک)؛ Plantaginaceae تیره هفت بند؛ Polygonaceae تیره پامچال؛ Primulaceae تیره آلاله؛ Ranunculaceae تیره روناس؛ Rubiaceae تیره میمون؛ Scrophulariaceae تیره سیب زمینی؛ Solanaceae تیره چتریان؛ Umbelliferae تیره گزنه؛ Urticaceae تیره قیچ(اسپند)؛ Zygophyllaceae طبقه بندی: علفهای هرز بر حسب آب و هوا،اقسام زمین،محل رویش،گونه های بسیار زیاد ومتنوعی دارند و بر حسب صفاتی که می توانند در مبارزهخ با آنها موثر باشد، مثل طول دوره زندگی،شکل ظاهری،چگونگی زیان،به طرق مختلف طبقه بندی می شوند.
۱٫
طبقه بندی بر حسب طول دوره زندگی: دوره زندگی یک گیاه با جوانه زدن شروع می شوند و با تولید مثل پایان می پذیرد.
بر این اساس می توان گیاهان را بر سه گروه کلی یکساله،دوساله،چندساله تقسیم کرد: ۱ـ۱٫
علفهای هرز یکساله: علفهای هرز یکساله آنهایی هستند که همه مظاهر زندگی آنها در یک سال یا کمتر از یک سال طول می کشد.
بعضی از گیاهان این دوره را در مدت یک ماه یا کمتر طی می کنند و بیشتر به نواحی گرمسیر تعلق دارند که با استفاده از بارانهای نادر سبز می شوند و بر اثرگرمای زیاد در مدت کوتاه به ثمر رسیده از بین می میرود،مانند ستیپا و بعضی از گونههای شقایق پاپاور.
برخی دیگر در همان اوایل بهار که شرایط رویش مساعدتر است در یک دوره کوتاه و قبل ازآنکه محصول زراعی به ثمر برسد به تکامل می رسند،مثل سورنجان.
برخی هم به همراه محصول زراعی به نمو خود ادامه داده با به دست آمدن محصول زندگی آنها به پایان می رسد،مانند تلخه.
در صورتی که شرایط زندگی مثل نور،رطوبت و گرما برای این گونه علفهای یکساله فراهم باشد ممکن است در همان سال نسلهای دیگری نیز تولید کنند.
بطور کلی،علفهای هرز یکساله با بذر سبز می شوند و دوره زندگی خود را یک سال کامل می کنند.
گیاهان یکساله ممکن است تابستانی یا زمستانه باشند.
گیاهان یکساله تابستانه در بهار جوانه می زنند،پس از رشد کردن و گل دادن تا اواخر تابستان بذر تولید می کنند و در پاییز از بین می روند.
گیاهان یکساله زمستانه زمستانی،در پاییزجوانه می زنند،پس از رشد کردن و گل دادن تا اواخر تابستان بذر تولید می کنند و در پاییز از بین می روند.
گیاهان یکساله زمستانی،در پاییز جوانه می زنند و قبل از یخبندان تولید برگهای خوابیده یا روزت کرده در بهار سال بعد به رشد خود ادامه می دهند و پس از گل دادن و تولید بذر در تابستان می میرند.
۱ـ۲٫
علفهای هرز دوساله: این علفها چرخه زندگی خود را در دو سال کامل میکنند؛یعنی در دو سال بذر جوانه زده ریشه در خاک توسعه می یابد،با یک ساقه کوچک یا برگهای روزت مانند زمستان را میگذراند واغلب در یکی از اعضای خود مواد غذایی ذخیره می سازد.
در سال دوم ،این گیاه ساقه،گل وبذر تولید میکند وسپس از بین میرود.
بدین ترتیب فقط در سال دوم زندگی خود تولید بذر میکنند.
بعضی از این دسته از علفهای هرز ممکن است در صورت مهیا بودن شرایط نمو در یک سال دوره دوساله را طی کنند.
نمونه هایی از علفهای هرز دوساله عبارتند ازهویج وحشی،سگ زبان،شوکران،شنگ وگیاهان خانواده چتریان واسفناجیان.
۱ـ۳٫
علفهای هرز چند ساله: این دسته از علفهای هرزبیش از دو سال زندگی میکنند وبا انکه هرسال یک دوره حیاطی را طی می کنند پس از تولید مثل از بین نرفته سالهای متمادی به زندگی خود ادامه میدهند.
این گیاهان هم با بذرتکثیر میشوند هم با اندامهایی مانند: ریزوم،استولون ، غده یا پیاز.
هرسال بخش فوقانی یا اندامهای هوایی این دسته ازگیاهان از بین رفته دربهارسال بعد رشد جدید ان از بخش زیرزمینی گیاه شروع میشود وچون ریشه ای قوی دارند ریشه کن کردن انها اغلب مشکل است.
نمونه هایی ازاین گونه علفهای هرز چند ساله از این قرارند: شیرین بیان،بارهنگ،ترشک،گل قاصد،پیچک،قیاق،مرغ،یونجه باغی،والک،برخی از پیاز های علفی و بوته های نسترن وزرشک.
علفهای هرز چند ساله خود به دسته های کوچکتری مثل چند ساله ساده،چند ساله خزنده،چند ساله های پیاز دار و غیر تقسیم می شوند.
چند ساله ساده غالبا با بذر تکثیر می شوند و به کمک اندامهای رویشی،مثل ریشه پایایی که دارای یقه است زمستان را می گذرانند؛و اگر قسمتی از ریشه آنها قطع یا زخمی شوند قسمتی از ریشه می تواند گیاه جدیدی را بوجود آورد،مثل گل قاصد یا ترشک.
گیاهان چند ساله خزنده علاوه بذر با اندامهای رویشی مانند ساقه رونده و ریزوبیوم نیز تکثیر می یابتد،مثل مرغ و قیاق که با همین اندامهای رویشی زمستان را می گذرانند.
گیاهان هرز غده ای و پیاز دار بوسیله غده و در واقع ریزومهای تغییر شکل یافته با محیط سازش یافته تکثیر می شوند مانند اویار سلام که یا به وسیله ی پیاز یا برگ تغییر شکل یافته زیاد می شوند مثل سیر وحشی.
این گیاهان با همین اندامها زمستان گذرانی می کنند.
کنترل گیاهان هرز داعمی نسبت به علفهای هرز یکساله و دو ساله احتیاج به هزینه زیادتری دارد.
به منظوره مبارزه با آنها قطع کردنهای مداوم برای مدتی بیش از یکسال،شخم مکرر،و استفاده از علف کشهایی با دوره فعالیت طولانی،لازم خواهد بود.
باید توجه داشت که گیاهان هرز نزدیک ۴۶ درصد یکساله، ۹ درصد دو ساله و ۴۵ درصد چند ساله هستند.
تعداد بذر تولید شده در علفهای هرز چند ساله کمتر و در دوساله ها از همه بیشتر است.
۲٫
طبقه بندی بر حسب نوع زندگی: منظور از نوع زندگی علف هرز،نحوه بدست آوردن غذا و ادامه زندگی آن است.
بر این اساس، علفهای هرز به سه دسته تقسیم می کنند: علفهای هرز کامل،علفهای هرز نیمه طفیلی و علفهای هرز طفیلی.
۲ـ۱٫
علفهای هرز کامل: شامل علفهایی هستند که به تنهایی غذای مورد نیاز خود را از زمین و هوا بدست می آورند.
کلیه گیاهان یکساله،دوساله و چند ساله که در بالا از آنها نامی به میان امده است جزء این دسته قرار دارند.
۲ـ۲٫
علفهای هرز نیمه طیفی: علفهای هرز نیمه طیفی گیاهانی هستند که هم با اندامهای خود مقداری از مواد غذایی را از زمین و هوا بدست می آورند و هم مانند یک گیاه طیفی از غذای گیاه میزبان استفاده می کنند،مثل گیاهان خانواده لورانتاسه که معروف تین آنها در کشور ما دارواش،ویسکوم آلبوم،است که روی درختان بزرگ زندگی می کند.
نمونه دیگر اکثر ق۴ارچهای بزرگ هستند که روی گیاهان عالی می رویند.
۲ـ۳٫
علفهای هرز طیفی: این گیاهان زندگی انگلی دارند،نمی توانند غذای خود را بسازند،و برای ادامه زندگی ناگریزند از وجود میزبان استفاده کنند تا غذای مورد نیاز خود را از آن بدست آورند.
در ایران معروفترین این گونه گیاهان سس،کوسکوتا و گل جالیز،اوروبانچ،هستند که گونه های متعددی داشته دفع آنها در یونجه زارها،باغها،سبزی کاریها از مسا یل بسیار مهم بشمار می رود.
سس،انگل ساقه و گل جالیز انگل ریشه است.
یکی دیگر از گیاهان انگلی علف جادو،آتریگاآسیاتیکا است که در افریقا و آسیا و امریکا مشکلات زیادی آفریده است.
این علف انگل ذرت و بسیاری از گیاهان زراعی برگ باریک است.
بذر این گیاه بر اثر ترشح ماده ای به نام استریگول از ذرت یا گیاه میزبان جوانه می زند و در نخستین ماه زندگی خود در خاک مواد غذایی مورد نیاز از گیاه میزبان دریافت می دارد.
بعد از خارج شدن از خاک با فتوسنتز مواد غذایی را می سازد ولی به جذب آب از گیاه میزبان نیز ادامه می دهد.
زیان ناشی از علف هرز مورد بحث در ذرت کاریها ۳۰تا۵۰درصد تخمین زده شده است.
۳٫
طبقه بندی بر حسب ساختمان ظاهری: منظور از ساختمان ظاهری علفهای هرز،سخت یا سست بودن، راست یا پیچیده بودن و کوتاه یا بلند بودن آنهاست که در انتخاب روش مبارزه اهمیت زیادی دارد.
۳ـ۱٫
گیاهان علفی: گیاهانی هستند که اندامهای هوایی چوبی دارند، قسمت هوایی آنها نرم است؛این گیاهان چه یکساله باشند یا چند ساله،پس از یک دوره نمو اندامهای هواییشان هر ساله از بین می رود.
۳ـ۲٫
گیاهان خشبی: گیاهانی هستند که قسمت هوایی آنها خشبی است.
این گونه گیاهان ممکن است یکساله با ساقه خشبی،چند ساله با ساقه های چوبی، و بوته های خاردار باشند که از سالی به سال دیگرباقی می مانند و بدین ترتیب گیاهانی پایا هستند.
قسمت هوایی خشبی این گیاهان هر سال مجددا جوانه زده گل می دهد؛ نوع یکساله آنها جوانه نمی زند.
گیاهان خشبی چند ساله به درختی و بوته ای نیز تقسیم می شوند؛ گیاهان خشبی درختی شامل گیاهان چوبی چند ساله با یک تنه اصلی اند و گیاهان خشبی بوته ای بیش از یک ساقه اصلی دارند که از سطح زمین خارج می شوند؛ این گیاهان معمولا از درختان کوتاهترند.
۳ـ۳٫
علفهای راست و پیچان: گیاهان راست بدون اتکّا به پایه یا گیاهی دیگر به رشد و نمو خود ادامه می دهند در حالی که گیاهان پیچان به یک پایه احتیاج دارند که به دورآن می پیچند، مانند پیچک یا علفهایی که روی زمین می خزند که بالطبع مبارزه با آنها نیز کاملاْ متفاوت است.
۳ـ۴٫
گیاهان رویین و زیرین: تعدادی از علفهای هرز، بر حسب نوع زندگی، دوست دارند در هر وضعی که هستند خود را بالا کشیده محصول زراعی یا سایر علفهای هرز را تحت الشعاع قرار دهند.
بر عکس، تعدادی همیشه در زیرسایه گیاهان دیگر به زندگی خود ادامه می دهند.
دسته اول را گیاهان رویین دسته دوم را گیاهان زیرین می گویند، نحوه مبارزهبا آنها بسیار متفاوت است.
۴٫
طبقه بندی بر حسب مورفولوژی علف هرز: بر این اساس،علف های هرز را به پهن برگها و باریک برگها،یا دو لپه ایها یا تک لپه ایها تقسیم می کنند.
۴ـ۱٫
پهن برگها یا دو لپه ایها: جوانه این گونه علفهای هرز،دو لپه یا دو برگ بذری تولید می کند.
برگ این گیاهان رگبرگهای منشعب دارد و تعداد اجزای گل در آنها ۵،۴ یا مضربی از انهاست.
ازنمونه اینگونه علفها می توان اشاره کرد به: کاردی،پلانتاگولانسئولاتا؛بارهنگ،پلانتاگو ماژور؛خرفه،ترشک،رومکس کریسپوس؛تاتوره،تاج خروس؛کیسه کشیش یا خورجینک،کپسلابورساـ پاستوریس؛سلمککنوپودیوم آلبوم؛آلاله؛شلغم وحشی و شقایق.
۴ـ۲٫
باریک برگها یا تک لپه ایها: این گونه علفهای هرز در موقع جوانه زدن یک لپه تولید می کنند؛برگهایی با رگبرگهای موازی دارند و تعداد اجزای گل در آنها سه یا مضربی از سه است.
نمونه تک لپه ایها از این قرارند:یولاف وحشی،اونافتوا؛مرغ،سینودون داکتیلون؛اویارسلام،سیپروسدیفورمیس؛سوروف،اکینوکلوآکروس گالی؛و لوئی.
این دسته از علفهای هرز در دو گروه گندمیان و جگنها یا شبه گندمیان دسته بندی می شوند.
گندمیان دارای ساقه گرد و توخالی و میان گره توخالی هستند در که جگنها اغلب ساقه مثلثی شکل و میان گره تو پر و محکم دارند.
۵٫
طبقه بندی از لحاظ فیزیولوژی علف هرز: در گیاهان مختلف سبزینه دار که فتوسنتز انجام می گیرد و در نتیجه مواد غذایی ساخته می شود اولین محصول پایدار به دست آمده در آنها متفاوت است.
بدین معنی که اولین محصول پایدار در دسته ای از گیاهان یک اسید سه کربنی به نام فسفر گلیسیرات و در دسته دیگر یک اسید چهار کربنی به نام دی کربوکسیک اسید است.
در پژوهشها اختلاف چشم گیری از لحاظ آنوتامی،فیزیولوژی،و شیمی زیستی یا بیوشیمی بین این دو گروه مشاهده شده است.
گیاهان که اولین محصول پایدار حاصل وآن دسته که اولین C3 از فتو سنتز در آنها یک اسید سه کربنی است گیاهان C4گیاهان نامیده می شوند.
C3 محصول پایدار آنها اسید چهار کربنی است گیاهان از باز دهی فتوسنتزی بیشتری بر خور دارند.
C3 در مقایسه با گیاهان قدرت رقابت زیادتری C3نسبت به علفهای هرزC4بر همین پایه، علفهای هرز دارند.
متاسفانه بیشتر علفهای هرزی که در مزارع یافت می شوداز علفهای هرز هستند.
دانشمندان در سال ۱۹۸۰ اعلام کردند کهاز۱۸ نوع علف هرز مهم که از C3و فقط ۴نوع C4بدترین علفهای هرز در جهان به شمار می آیند ۱۴نوع هستند.
:C3وC45ـ۱٫
اختلافات موجود بین گیاهان در مزوفیل و پاندل C4در سلولهای مزوفیل در گیاهان C31.
کروپلاست در گیاهان شیب قرار دارد.
زیادتراست.
C32.
میزان تبخیر در گیاهان ،۳۰ تا۴۰C4 ،۱۵تا ۲۵ و در گیاهانC33.
دمای مطلب برای فتوسنتز در گیاهان درجه سانتیگراد است.
C4 ،برابر۳۰۰۰ و در گیاهانC34.
شدت اشباع نور بر حسب شمع فوت درگیاهان برابر ۶۰۰۰ است.
کم و C4 زیاد و قابل اندازه گیری و درC35.
میزان تنفس در روشنایی در گیاهان قابل اندازه گیری است.
دوC4 یک و در گیاهانC36.
تعداد مراحل بری تولید محصولات اولیه در گیاهان مرحله است.
زیادترو در C37.
میزان آب لازم برای ساختن هر گرم ماده خشک در گیاهان کمتر است.
C4کمتر و در نتیجه نیاز آبی گیاهان C4گیاهان بسیار حائز C4 وجود دو مرحله برای تولید اولین محصول فتوسنتز در گیاهان اهمیت است و نتیجه بهختری دارد به علاوه،همه عوامل فوق در مجموع،و خصوصا در هوای گرم و شدت نور زیاد،باعث افزایش میزان فتوسنتز خالص می شود؛به زیاد است.
C4 کم و در گیاهانC3مفهومی دیگر،میزان فتوسنتز خالص در گیاهان در تعدادی از گیاهان گوشتی،فرایند فتوسنتزی دیگری مشاهده شده که موجب کاهش تلفات آب بدون تقلیل همزمان فتوسنتز،می شود.
این گیاهان روزنه های خود را در قسمت اعظم روز بسته نگه می دارند و مکانیسمی موسوم به متابولیسم کراسولاسئن اسید دارند.
این گیاهان با استفاده ازاین مکانیسم مقدار زیادی کربن دی اکسید را در شب جذب می کنند وآن را بصورت اسیدهای آلی در می آورند ودر روز آنها را به کربوهیدرات تبدیل می کنند.
چون مرحله اول جذب کربن در شب صورت می گیرد و دراین هنگام دمای هوا پایین است لذا مقدار آبی که با تعرق درهر مورد باز شدن روزنه ها تلف می شود محدود می گردد.
به عنوان مثال،اناناس که فتوسنتز از نوع دارد مقدار ماده خشکی کهدر سال تولید می کند معادل نیشکر است ولی غالبا CAM میزان آبی که مصرف می کند ۱۰تا۲۰ درصد نیشکر است.
به استثنای آناناس وگونه هایی از جنس آگاو که به منظور استفاده از الیاف و تولید خمیر کاغذ کاشته می شوند از نظر کشاورزی مورد بهره برداری قرار نگرفته اند.
CAM گیاهان جزء گیاهانی گوشتی غیر نمک دوست هستند و عموما به محیط CAMکلیه گیاهان عبارتند از: یونجه،برنج،گندم،جو،اسفناج،C3های خشک سازگارند.
برخی از گیاهان چغندرقند،کلم،هویج،خیار،کاهو،پیاز،سیب زمینی،لوبیا،سویا،پنبه،سلمه،ترشک،توق،تاتوره و یولاف.
،ذرت،نیشکر،اویارسلام،قیاق،سوروف،پنجه مرغی،مرغ، C4از گیاهان علف خرچنگ،گل انگشتانه،تاج خروس،خرفه،گاورس،و سورگرم را می توان نام برد.
جدول بالا،این سه گروه ازگیاهان را از لحاظ اشباع نوری با هم مقایسه می کند.
۶٫
طبقه بر حسب محل زندگی: بر این اساس علفهای هرز را می توان به علفهای بومی،مهاجر،عادی وقرنطینه ای تقسیم کرد.
علفهای هرز بومی در مقابل علفهای هرز مهاجر به کار می رود.
شرایط اکولوژیک ایجاب می کند که کلیه علفهای هرز موجود در یک منطقه بومی باشند.
چون تحت مراقبت قرار نمی گیرند و به دست طبیعت پرورش می یابند باید تمام شرایط برای آنها مساعد باشد تا بتوانند رشد کنند.
مثلا کلیه علفهای هرز در دشتها باید گونه هایی ثابت باشند،در مزارع گندم،برنج،یا در موستانها،به دلیل یکسان بودن شرایط اکولوژیک و مراقبت یکسان از این قبیل مزارع ازطرف کشاورز یا باغدار،گونه های علف هرز آنها نیز باید یکسان باشند.
به همین دلیل گل گندم در مزارع گندم،ورک در زمینهای شنی،کاسنی در اراضی رسی همیشه وجود دارند وآنها را بومی می نامند.
در صورتی که بر خلاف این تعریف،گیاهی که باید مثلا در اراضی بایر،روئیده باشد در زمین زراعتی دیده شود یا علف هرزی که مختص مزارع غلات است در مزارع صیفی مشاهده گردد می گوییم این علف مهاجرت کرده است.
مهاجرت علف ممکن است از این مزرعه به مزرعه دیگر یا از نوعی زمین به نوعی دیگر باشد.
این مسئله از آن جهت اهمیت داردکه گاهی یک علف هرز بومی در محل خود زیان چندانی ندارد ولی وقتی به صورت مهاجر در آمد و به مزرعه دیگر منتقل گردید،به علّت تغییر شرایط محیطی چنان زیانی به بار می آورد که جلوگیری ازآن بسیار مشکل خواهد شد.
البته همان گونه که ممکن است رشد غیر مترقبه داشته باشد احتمال ازبین رفتن آن نیز مجود دارد.
منظور از علف هرز عادی،علفی است که در محل خود می روید و در واقع در محلی دیده می شود که انتظار روییدن آن هست.
مثلا،سس در مزرعهً یونجه یا موستان،گل جالیز در مزرعه گوجه فرنگی یا جالیز کاریها،و ورک در اراضی بایر جزء علفهای هرزعادی به شمار می آیند.
منظور از علفهای هرز قرنطینه ای کلیه علفهای هرز زیان آوری هستند که از جای دیگری وارد یک منطقه بشوند.
تفاوت بین علفهای هرز مهاجر و قرنطینه ای در این است که هردواز نقطه ای دیگر منتقل می شوند ولی علف هرز مهاجر در مقایسه با دیگری خسارت چندان قابل توجهی به محصول وارد نمی آورد.
علف هرز قرنطینه ای که گیاهان مهاجری هستند وجودشان در یک مزرعه باید به عنوان اعلام خطر تلقّی شود و با آنها مانند میکروب بیماری یا حشره خطرناک رفتار شود.
علفهای هرز قرنطینه ای ممکن ایت داخلی یا خارجی باشند،در خالت نخست باید قرنطینه داخلی اعمال شود و در صورتی که خارجی باشند(یا به سخنی دیگر علفی باشد که در داخل کشور یافت نگردد) باید کلیه واردات از کشورهای آلوده تحت کنترل قرار گیرند.
۷٫
طبقه بندی بر حسب زیستگاه: بر این اساس،علفهای هرز را به دو دسته ی خاکزی و آبزی تقسیم می کنند.
این دو دسته از گیاهان،همان طور که از نامشان پیدا است،به ترتیب در خاک و در داخل آب روی آب(مانند عدسک آبی)یا حد فاصل بین آب و خشکی(مانند لوئی)زندگی می کنند.
در بعضی از اراضی که نسبت به آب غیر قابل نفوذ هستندعپس از بارندگی آب را زمین را فرا می گیرد و در آن علفهای هرزی که قسمت عمده زندگی خود را در آب می گذرانند می رویند،ولی هنگامی که آب فرو کش می کند یا تبخیر می شود علفهای هرز نیز از بین می رود.
این قبیل علفهای هرز آبزی اغلب با علفهای هرز مزارع برنج شباهت دارند و عبارتند از: قاشق واش،گالی،ترتیزک آبی،نی،ترشک تیرکمان ، آبی،و لوئی اضافه بر انواع طبقه بندی گیاهان هرز،که به طور مفصل به آنها اشاره شد،این گونه علفهای آلوده را می توان بر حسب نوع زیانی که وارد می کنند به علفهای آلوده کننده و مسموم کننده محصولات،یا کم کننده ارزش و کیفیت محصول،یا علفهای مزاحم عملیات کشاورزی نیز طبقه بندی کرد.
از لحاظ وضع دانه،قرابت،و رده بندی گیاهی نیز می توان آنها را تقسیم بندی نمود؛همچنین می توان بر حسب نوع زراعت اصلی آنها را طبقه بندی کرد،مثل علفهای هرز گندم،علفهای هرز مزارع ذرت،علفهای هرز باغها،و غیره را می نوان نام برد.
علفهای هرز هم هستند که هم به صورت وحشی در خارج از مزارع و هم درداخل مزارع یافت می شوند،مانند: انواع ماشکها،ویسیا و سیر،آلیوم که آنها را علفهای هرز اختیاری می نامند،در مقابل،علفهای هرز اجباری آنها هستندکه بصورت وحشی و در خارج از مزارع دیده نشده اند و احتمالا با گسترش کشاورزی ظاهر گشته اند، مانند: پیچک صحرایی و چچم.
ویژگی علفهای هرز: یک گیاه هرز علاوه بر ناخواسته بودن مشخصه های دیگری نیز دارد،مانند دارا بودن قدرت تولید بذر زیاد ودر نتیجه تولید جمعیتهای بزرگ،داشتن قدرت فراوان برای تثبیت سریع جمعیت خود در زمین،توانایی حفظ قوّه نامیه بذرهای دفن شده برای مدت طولانی؛سازگاری وسیع برای انتشار در شرایط گوناگون؛دارا بودن اندام های رویشی تکثیر شونده؛و توانایی اشغال سریع اراضی آماده شده کشاورز برای کشت و زرع وتولید مایحتاج خود در نظر گرفته است.
در استفاده از مواد مورد نیاز برای رشد،گیاهان هرزبا گیاهان زراعی شدیداً رقابت می کنند.
با توجه به اینکه تمام گیاهان سبز برای رشد ونمو به نور،آب ومواد غذایی نیاز دارند سایه افکنی و مصرف سریع آب و مواد غذایی بوسیله علف هرزباعث می شود که برای رشد گیاه زراعی کمبود بوجود آید.
موفقیت علف هرز در این رقابت به عوامل متعددی بستگی دارد از جمله: زمان جوانه زدن علفهای هرزو گیاه زراعی،تراکم علف هرز در مزرعه،فرم رویش علف هرز،و برخی عوامل دیگر.
بعضی از علفهای هرز از بافتهای زنده یا مرده ریشه خود موادی ترشح می کنند که باعث کم کردن یا کُند کردن رشد گیاهان زراعی می شود.
مَرغ،کتان وحشی،کاهوی وحشی،نمونه این گونه علفهای هرز هستند.
خسارت علفهای هرز: الف) زیانهای وارده به اراضی کشاورزی: ۱ـ رقابت در جذب آب ومواد غذایی با گیاهان زراعی و باغی: علفهای هرز با برخورداری از سرعت رشد بیشتر و قدرت جذب بالاتر به لحاظ ریشه های عمیق تر با گیاه اصلی به رقابت می پردازد و عملکرد آنرا بطور جدی به مخاطره می اندازد واین اثر زمانی چشمگیرتر است که یک یا چند عامل مورد نیاز در محیط محدود باشد.
به عنوان مثال: خردل وحشی نیتروژن و فسفررا چهار برابر بیشتر از گندم در ساختمان بدن خود ذخیره میکنند.
درجه موفقیت علفهای هرز برای رقابت با گیاهان زراعی در جذب آب و مواد غذایی به عوامل متعدد مرتبط به هم بستگی دارند و این عوامل عبارتند از: جوانه زدن علفهای هرز در مقایسه با گیاهان زراعی،فرم رویش علفهای هرزو تراکم آنها.
علفهای هرزی که در ابتدای فصل رویش جوانه می زنند ومی رویند نسبت به آنهایی که در انتهای فصل رویش آشکار می شوند کاهش بیشتری در محصول ایجاد می کنند.
بنابراین علفهای هرزی که دیر جوانه می زنند(بعد از جوانه زدن گیاه زراعی) نمی توانند خسارت چندانی به محصول وارد سازند و بیشترباعث کاهش کیفی محصول می گردند تا پایین بردن عملکرد.
۲ـ هدر رفتن آب: علفهای هرز میزان قابل توجهی آب را که باید به مصرف کشاورزی برسد خود مصرف می کنند.
در اراضی که هر قطره آب ارزش حیاتی دارد اهمیت این مسئله بیشتر محسوس خواهد بود.
وجود علفهای هرز در کنار و کف کانالهای آبیاری به کُند شدن جریان آب و مصرف آن می انجامد.
۳ـ رقابت در جذب نور: گیاهان هرز مانع از جذب نور توسط (canopy) توسعه سطح سایه انداز گیاهان زراعی است که در نتیجه کارآیی فتوسنتز کاهش یافته و رشد آنهامختل می گردد.
: (Allelopathy4ـ آللوپاتی ( ریشه گیاهان هرز مانند برخی گیاهان زراعی و باغی مواد خاصّی را به داخل خاک ترشّح می کنند که برای گیاهان زراعی مسموم کننده است این پدیده را آللوپاتی می نامند.
علفهای هرزبدین وسیله شرایط محیطی را به نفع خود تغییر داده باعث کاهش کمّی و کیفی محصول می شود.
از جمله این علفهای هرز می توان دمروباهی(Agropyron repensبه موارد زیراشاره کرد:مَرغ.
(actuca spp)،کاهوی وحشی (setaria viridis) 5ـ میزبانی آفات و بیماریهای گیاهی: علفهای هرز پناهگاه مناسبی برای آفات و بیماریهای گیاهی هستند چه از لحاظ زمستان گذرانی و تکمیل چرخه زندگی و چه از لحاظ کم کردن تاثیر مبارزه به علّت پوشش دادن آنها.
مثالهای زیراز آن جمله اند: – کک های نباتی و تریپس گندم زمستان را روی علفهای هرز به سر می برند.
– کرم خاردار پنبه دوره اول و دوم زندگی خود را روی پنیرک سپری می کنند.
– مگس غلات نسل سوم و چهارم زندگی خود را روی علفهای هرز می گذرانند.
– ویروس موزاییکی خیار و اسپورهای زنگ سیاه غلات زمستان را روی علف هرز می گذراند.
(radium sp)جو دم موشی.
۶- کاهش ارزش کیفی محصولات زراعی و دامی: استفاده دامها از بعضی علفهای هرز سبب بد بو و بد طعم شدن فرآورده های دامی ،)sinspis sp) ،خردل وحشی(Allium sp)میشود.
مانند علفهای هرز؛ گندسیر )، همچنین تغذیه آردی که آلودگی به بذر چچم دارد.
موجبChicarium sp)کاسنی مسمومیت شدید انسان می گردد.
۷ـ کاهش بازدهی انسان: با طرح دو سوال اهمیت کاهش بازدهی انسان در ارتباط با مزاحمت علفهای هرز روشن می کنیم: مدتهاست که برای عموم مردم دلیل اصلی کشت گیاهان زراعی بصورت ردیفی فراموش شده است تنها چه مقدار از شخم و کولتیواتور زدن فقط و فقط به منظور کنترل علفهای هرز انجام می گیرد؟ هم چنین در کشورهای فقیر چه نیروی عظیمی از انسانها که می توانستند آموزشهای کارآمد مختلفی را ببینید صرف از بین بردن علفهای هرز در مزارع می گردد؟ موارد فوق بعلاوه مزاحمت در برداشت محصول،افزایش خطر سرمازدگی در باغها و نامرغوب شدن بذر و مواردی دیگر از جمله زیانهای علف ها به شمار می روند که به زمین زراعی وارد می گردد.
ب) خسارت علفهای هرز در مناطق غیر کشاورزی: تخریب آسفالت خیابانها، باند فرودگاهها و نیز آتش گیر کردن محوطه نیروگاهها و زشت کردن محیط پارکها و فضای سبز از جمله صدمات علفهای هرز در این منطقه است.
راههای خسارت علفهای هرز: امروزه خسارت علفهای هرز بر همگان پوشیده نیست،ولی عمده ترین گیاهان هرز به سه روش ایجاد خسارت می کنند: الف: خسارت بر گیاهان زراعی: علفهای هرز با دادن شاخ و برگ و ریشه،فضای لازم را از نباتات زراعی سلب و موادغذایی و رطوبت خاک را جذب نموده و باعث کمی رشد محصولات زراعی و کاهش باروری زمین می گردد.
وجود علفهای هرز در مزارع بکار گیری روشهای متداول کنترل علفهای هرز را الزامی می سازد که اعمال این روشها به نوبه خود به محصول زراعی نیز خسارت به بار می آورد.
در بسیاری از موارد علفهای هرز بعنوان میزبان ثانوی و یا جلب کننده عوامل خسارت زا(آفات،بیماریها،نماتدها و.
.
.
) عمل کرده و بدین منظور موجب تشدید اثرات منفی آنها می شود.
علاوه بر این بذور بعضی از علفهای هرز بسیار سمی است و باعث آلودگی محصولات زراعی می شود.
علفهای هرز باعث افزایش هزینه در عملیات کاشت،داشت و بر داشت می شوند و از همه مهمتر،باعث انتقال و انتشار آفات و امراض از سالی به سال دیگر می گردند.
ب:خسارت بر مراتع،نهالستانهای جنگلی و چمنزارها: وجود علفهای هرز مانند گزنه،خار کنگر،اسپند،پیاز حضرتی و.
.
.
در مراتع باعث شده تا دام به علت فرو رفتن خار در دهان و یا بوی بد اسانس و مسمومیت مورد تعلیف قرار نگیرد و در نتیجه در مدت کوتاهی مرتع ارزش غذایی خود را از دست بدهد.
در نهالستانهای جنگلی وجود بعضی از گیاهان هرز مانند: تمشک باعث می شود تا از فرایند توسعه گیاهان جنگلی جلوگیری به عمل آید.
در چمنزارها،علفهای هرز به علت غالب بودن بر گیاهان چمنی،فرصت رویش را از آتها سلب و آنها را از میدان رویش خارج می کنند.
ج:خسارت در امور تاسیساتی: وجود علفهای هرز در میادین ورزشی،مسکونی،تجاری،فرودگاه و راههای اصلی باعث تخریب تدریجی بافتهای مکانی شده و با صرف هزینه زیاد بایستی مجدداً باسازی گردد.
سودمندی علفهای هرز: در ایام نخست کشاورزی،انسان نمی دانست که کدام گیاه جهت امورات زندگی مناسب است و در مقایسه با گیاهان دیکر مزایای بیشتری دارد.
انسان فرا گرفت کدام گیاه را به سیطره خود در می آورد و کدام را از صحنه رقابت خارج سازد.
بدین سان مبارزه با رغیب گیاهان زراعی شکل گرفته و تا حال ادامه دارد.
اگر در این فاصله طولانی ابتدا،شکل مبارزه منطقی بوده و شناخت از فرایند با آینده نگری همراه بوده گیاهان هرز این موجود دینامیک چنین مشکل آفرینی نمی کردنند.
همین طور بسیاری از گیاهان مفید در طول تاریخ کشاورزی بدلیل عدم کشت مناسب و مبارزه نا صحیح نابود شدند.
لذا ما در این بخش به سودمندی علفهای هرز و راهکارهای حفظ توان اکوسیستم منطقه خواهیم پرداخت.
۱٫
علفهای هزر و فرسایش خاک: علفهای هرز در مناطقی که خطر فرسایش خاک وجود دارد و زراعت آنها نمی شوند،فرسایش را کاهش داده و خاک را در مقابل جریانات جوی محافظت می کند.
برای مثال: اگر مناطق نیمه کویری و دامنه ها و حاشیه جنگلی وجنگلی،علفهای هرز به دلایل مختلف با کاهش همراه باشد،خطر فرسایش و در نهایت از بین رفتن خاک افزایش می یابد.
یعنی منطقی بین فرسایش خاک و پوششی گیاهی برقرار است.
پس حفظ خاک در مناطق مختلف اهمیت دارد،زیرا خاک پشتوانه گیاهان زراعی، علفهای هرز و در نتیجه یک سرمایه ملی به حساب می آید.
۲٫
علفهای هرز و ارزش داروئی: یکی از مظاهر جهان آفرینش خلق گیاهان و درختان سرسبز و باروری است،که بشر با استفاده و مصرف آنها نه فقط نیرو و انرژی بدست می آورد،بلکه بخش عمده از آنها داروهایی موثر و معالج اغلب بیماریها می توانند واقع شوند.
چنانچه حکیم سخنور سعدی فرموده است: برگ درختان سبز در نظر هوشیار هر ورقش دفتری است معرفت کردگار آری طبیعت و آیات آن گنجینه های اسرارآمیزی می باشند که با پی بردن به هر یک از رموز آنها دنیایی در برابر چشمان ما متظاهر و متجلی می شود.
برای مثال،گزنه یک علف هرز در کشاورزی به حسلب می آید،ولی همین گیاه برای بیماری رماتیسم،تنگی نفس،جلوگیری از ریزش مو،مرض قند،تقویت لثه و .
.
.
موثر می باشد و همین طور گیاهانی نظیر: کاسنی،شیرین بیان،زرشک،زبان گنجشک،خارخسک،تاج ریزی،بو مادران،بارهنگ،اسپند،گاو زبان،شاه تره و.
.
.
از جمله گیاهان داروئی می باشند که برای انسان،دام و اکوسیستم آن منطقه مفید واقع می شوند.
۳٫
علفهای هرز و ارزش غذایی دام: قسمت عمده غذایی دام را گیاهان تشکیل می دهند.
بعضی از گیاهان هرز بعنوان غذای مکمل در جیره غذایی مورد استفاده قرار می گیرند.
مراتع اکوسیستمهایی نیمه طبیعی هستند که مشخصه اصلی آنها پوشش گیاهی بومی می باشد.
گیاهان غالب در ، (GrassـLikes) ،شبه گندمیان(Grasses)مراتع عموما مشتمل بر گندمیان ) می باشند که برای انواع دامهاShrubs)ویابوته ها(Forbs پهن برگان علفی( مناسبند،ولی با اعمال مدیریت صحیح ترکیب گیاهان در مراتع حفاظت از سرمایه و در نتیجه رفاه دام را باید در آینده حفظ نمود.
برای مثال زنبور عسل که یکی از رازهای خلقت به حساب آمده در صورت نبود گیاهان هرز در مراتع و جنگلها و باغات،سودمندی خود را از دست خواهند داد.
۴٫
علفهای هرز و زیبایی طبیعت: زیبایی طبیعت در مناطقی که انسان در آن زندگی می کند،و یا به رفت و آمد می پردازد،به گیاهان بومی آن منطقهوابسته است.
برای مثال: شقایق یک گیاه هرز به حساب آمده ولی همین گیاه در فصل رویش خود در مناطقی که زیست آنممکن بوده چشم هر بیننده ای را به خود جلب کرده و روحیه و نشاط دیگری پیدا می کند.
۵٫
علفهای هرز و چرخه اکسیژن: تفاوت منطقه کویری و غیر کویری،وجود درختان و گیاهان بومی آن منطقه می باشد.
کویر فاقد علف بوده و زندگی را برای انسان و دام غیر ممکن می سازد.
ولی مناطقی که پوشش گیاهی دارد انسان را به خود جذب نموده و نمای دیگری پیدا می کند.
چرخه اکسیژن در طبیعت و در نتیجه نیاز شدید انسان به اکسیژن در گرو گیاهان از جمله علفهای هرز وابسته است.
گیاهان سمی در تولید اکسیژن(این عنصر حیاتی)دارند که نادیده گرفتن به آن خطر بیماری را برای انسان و دام افزایش می دهد.
علفهای هرز با اهمیت ایران: از علفهای هرز مهم ایران می توان به نامهای زیر اشاره کرد: Echinochloa crus galli سوروف ، Cynodon dactylonمرغ، Sorghum halepense قیاق ، Lolium Tomulentomچچم، Cuscuta SPP سس ، Avena fatuaیولاف، Convolvulus arvesis پیچک ، Orobanche SPگل جالیز، Chenopodium album سلمک ، Cyperus SPPاویارسلام، Polygonum persicariaL هفت بندایرانی، Amaranthus sppتاج خروس solanum nigrum تاج ریزی، Centaurea sp گل گندم Sagittaria sagittifolia تیرکمان آبی، Cirsium spکنگر صحرایی علفهای هرز انگلی: الف)سس: سس یک گیاه کاملاً انگلی می باشد که دارای ریشه و برگ نیست و مواد غذایی مورد نیاز خود را به طور کامل از گیاه میزبان میگیرد.
بذر گیاه سس به مدت بسیارطولانی در خاک دوام می آورد و قادر به جوانه زدن می باشد.
بذرسس هنگامی که در شرایط مساعد قرار می گیرد جوانه می زند و یک ساقه زیرزمینی تولید می کند که این ساقه زیرزمینی بطور بسیار جالبی در خاک حرکت میکند تا به ریشه گیاه میزبان برسد.
نحوه حرکت سس به این صورت است که پس از اینکه تمامی محتویات بذر صرف رشد ساقه زیرزمینی شد جوانه انتهایی ساقه زیرزمینی انرژی خود را برای رشد از خود ساقه می گیرد به این صورت که مواد غذایی موجود در انتهای ساقه زیرزمینی را می گیرد و صرف رشد خود ساقه زیرزمینی می کند به این ترتیب از انتهاب ساقه زیرزمینی کاسته و به ابتدای آن اضافه می شود و ساقه زیرزمینی رو به جلو حرکت میکند.
جهت حرکت هم اتفاقی است این حرکت تا به انجا ادامه می یابد که یا ساقه زیرزمینی به ریشه گیاه میزبان می رسد و با ترشّح آنزیمهایی دیواره سلولی را شکافته و اندام مکنده خود را وارد ریشه می کند و از مواد غذایی ساخته شده توسط گیاه میزبان برای رشد و تولید مثل خود استفاده می کند و یا در این مدت به هیچ گیاهی برخورد نمی کند و مواد غذایی خود را تماماً استفاده می کند واز بین می رود.
ساقه سس زرد رنگ می باشد و روی طیف وسیعی از گیاهان رشد می کند و باعث از بین رفتن یا ضعیف شدن گیاه میزبان می شود.
برای مبارزه با آن هیچگونه سمً اختصاصی ندارد و هنگامی که مزرعه به آن آلوده می شود چون ابتدا بصورت لکه ای ظاهر می شودازسموم علف کش عمومی استفاده می شود که گیاه میزبان را نیز از بین می برد ولی این کاربرای جلو گیری از پخش شدن آن در مزرعه ضروری می باشد.
در مزارع یونجه از شعله افکن نیز برای از بین بردن گیاه استفاده می شود.
: (Cuscuta)گونه های مهم سس Cuscuta reflexa roxb .
۱ C.
monogyna vahl .
۲ C.
japonica choisy .
۳ C.
pedicellata ledeb .
۴ Cuscuta planiflora ten .
۵ Cuscuta epilinum weike .
۶ Cuscuta epithymum(L.
)murr .
۷ Cuscuta indecora choysi .
۸ Cuscuta gronovii wilde.
ex Roem.
And Schult .
۹ Cuscuta chinensis Lamark .
۱۰ Cuscuta australis R.
Br .
۱۱ Cuscuta campestris Yuncker .
۱۲ ب) گل جالیز: گل جالیز نیز مانند سس یک گیاه کاملاً انگلی می باشد.
بذر این نیز تا ۱۳ سال می تواند در خاک بماند.
بذر گل جالیز هنگامیکه در کنار ریشه گیاه میزبان قرار می گیرد توسط ترشحات ریشه گیاه میزبان تحریک می شود و جوانه می زند و سپس اندام مکنده خود را در ریشه گیاه میزبان فرو می برد و از مواد غذایی آن استفاده می کند.
برای مبارزه با این انگل گیاهی نیز هیچ علفکش اختصاصی وجود ندارد.
البته در بازدیدی که یک محقق از مزارع نونه سیب زمینی در همدان داشته است می گفت آنجا از یک قارچ که بطور اختصاصی به گل جالیز حمله می کرد و آنرا از بین می برد استفاده کرده بودند که بسیار موفق نیز بود.
مبارزه زراعی با این انگل به این صورت است که قبل از کشت گیاه اصلی گیاهان میزبان دیگری را به عنوان گیاه تله در زمین می کاریم که عمدتاً از آفتاب گردان و خردل استفاده می شود و هنگامی که گلهای جالیز نیز با این گیاهان رشد کردند زمین را شخم می زنیم به این ترتیب تعداد زیادی از گلهای جالیز از بین می روند و بعد اقدام به کشت اصلی می کنیم.
عمل شخم را باید قبل از بذر دادن گلهای جالیز انجام بدهیم.
گونه های مهم گل جالیز: Orobanche ramosa L .
۱ Orobanche aegyptiaca pers .
۲ Orobanche minor sm .
۳ Orobanche cernua Loeft .
۴ Orobanche crenata forsk .
۵ گونه های کم اهمیت تر: Orobanche coerulescens Steph.
ex Willd .
۱ Orobanche foetida poir .
۲ Orobanche gracilis sm .
۳ Orobanche lutea Baumg .
۴ Orobanche solmsii Hood.
f .
۵ ج) دارواش: دارواش یک گیاه نیمه انگلی می باشد و برگ دارد و می تواند قسمتی از مواد غذایی خود را تولید کند.
این گیاه انگل درختان می باشد ولی خسارت زیادی نمی زند و گیاه انگلی خیلی مهمی نیست.
بذر آن توسط پرندگانی از قبیل دارکوب در تنه درختان قرار می گیرد و جوانه می زند و رشد می کند.
این گیاه دارای گلهای زیبایی می باشد که حتی بعضی مواقع به خاطره گلهای زیبای آن آنرا از بین نمی برند و اجازه رشد آنرا روی درخت می دهند.
علفهای هرز مرکبات: مَرغ ـ بندواش ـ پیچک صحرایی ـ اویارسلام ـ قیاق ـ سوروف ـ بید گیاه ـ اقطی ـ سرخس ـ توق ـ تاج خروس ـ گاو پنبه ـ کنگر وحشی ـ شیر تیغ ـ حرفه ـ گندمک ـ فرفیون ـ تاج ریزی ـ هفت بند معمولی ـ سلمه تره ـ سس.
گیاهان هرز آبزی: گیاهان هرز آبزی نیز گیاهانی خودرو بوده،ارزش مصرف ندارند،ومزاحم رشد گیاهان مفیدتر قلمداد می گردند.
همان گونه که قبلاً نیز اشاره شد علفهای هرز ویژگی هایی دارند که آنها را از دیگر گیاهان متمایز می سازد مثل مقاومت در مقابل عوامل نا مساعد و شرایط سخت و به همین جهت نیز کشیش معروفی در دعای خود گفته است که «خدایا به من مقاومت و سختی جانی علف هرز را عطا کن».
آن دسته از علفهای هرز آبزی که به طرق مختلف مزاحمت ایجاد می کنند در آبهای شیرین می رویند.
۱٫
زندگی در آب شیرین: شالیزارها،حوضچه ها،جویبارها،راه آبها،آب انبارها،و در دریاچه های زینتی در پارکها مکانهایی هستند که جمعیتی از گیاهان و جانوران را در خود جای داده اند؛ این گیاهان و جانوران در زندگی چنین مناطق مرطوبی خو گرفته و عادت کرده اند.
آب برای این گیاهان و جانوران تامین کننده لطافت و ظرافت اندامهایشان است،به خصوص برای گونه هایی که صرفا در آب زندگی می کنند و از زندگی در خشکی عاجزند،به سخنی دیگر،برای آنها آب تنها جایی است که می توانند وجود خود را در آن تثبیت کنند.
در سطح آب ساکن پوشش ورقه مانندی وجود دارد که می تواند مواد و اجسام سبک را روی خود نگاه دارد و محل مناسبی است برای بعضی از موجودات که به طور خاصی خود را با این محیط تطبیق داده اند مثل: پشه ها،کرمها،و موجوداتی از این قبیل.
این طبقه،که بین آب و اتمسفر واقع شده است برای بسیاری از موجودات آبزی که به منظور تنفس به سطح آب می آیند اهمیت ویژه ای دارد؛اب شیرین هدایت کننده گرماست،یعنی می توانند برای مدت زیادی هوا گرم نگهدارد یا دمای آن را پایین بیاورد.
از این رونوسان دما در آبهای شیرین شدید نیست در نتیجه یرای گیاهان مکان مناسبی به حساب می آید.
به علاوه،آب شفاف نور لازم را برای فتوسنتز و ادامه زندگی گیاهان سبزینه دار از خود عبور می دهد،نور می تواند به همه سطوح آب،به جز نقاط عمیق دریاچه ها و رودخانه ها،نفوذ می کند.
۲٫
عوامل رشد علفهای هرز آبزی: آب خالص و بدون املاح نمی تواند برای مدت طولانی جایگاه مناسبی برای ادامه زندگی موجودات آبزی باشد؛ولی ابهای طبیعی بهدلیل داشتن املاح گوناگون این نیاز موجودات را تامین می کنند.
به علاوه،این نوع آبها گازهایی دارند که در آب حل شده اند،اکسیژن و کربن دیو اکسید(گاز کربنیک) ازمهمترین گازهای موجود در ابهای طبیعی هستند.
این گازها در یک سطح صاف،یعنی همان جا که هوا با سطح آب در تماس است،در آب حل می شوند.
حرکتهای شدید سطح آب باعث ورود هوا در آب می گردد و بدین وسیله اکسیژن بیشتری در آب حل می شود.
به همین دلیل در آبهای در حال حرکت،در مقایسه با آبهای ساکن حوض یا استخر،اکسیژن بیشتری وجود دارد.
این وسیله برای موجوداتی که در آب زندگی می کنند و نیاز بیشتری به اکسیژن دارند اهمیت خاصی دارد.
کیاهان سبزینه دار روزها با دریافت انرژی از خورشید ضمن ساختن کربوهیدرات مقداری اکسیژن نیز متصاعد می کنند.
اکسیژن برای ادامه حیات همه موجودات زنده اعم از گیاهان و جانوران ضروری است.
در جایی که اکسیژن وجود ندارد یا کمیاب است،مثل: لجنزارهایی که مواد آن بوسیله ی باکتریها در حال تجزیه شدن هستند، هیچ موجودی قادر به زندگی کردن نخواهد بود.
کربن دیواکسید نیز در آب قابل حل است،گیاهان سبزینه دار برای انجام فتوسنتزو ساختن مواد موادآلی و غذای خود به این گاز احتیاج دارند.
جانوران آبزی در نتیجه تنفس خود این گاز را در اختیار گیاهان قرار می دهند.
از مواد شیمیایی موجود در آب مثل کربناتها و بی کربناتها نیز در شرایط خاصی ممکن است کربن دی اکسید تولید گردد.
از دیگر مواد شیمیایی مهم در آب نیتراتها،سولفاتها،کلریدها،فسفاتهای فلزات مختلف از قبیل: سدیم،منیزیم،کلسیم،و آهن،و همچنین ترکیبات قابل حل سیلیسی هستند.
این مواد شیمیایی مختلف در نتیجه واکنشهای شیمیایی و حل شدن از داخل خاک یا از لجن موجود در آب بوجود آمده اند.
این گونه مواد ممکن است از تجزیه ی بقایای گیاهی و حیوانی موجود در آب نیز به وجود آمده باشند یا بر اثر شسته شدن و فرسایش خاک به داخل آب انتقال یافته باشند.
بودن یا نبودن بعضی از این مواد در آب،تعیین کننده انواع گوناگون یا مجموعه ای از گیاهان و حیواناتی است که در آب و در نقطه خاصّی از آن زندگی می کنند.
مثلاً اگر در یک استخر نمکهای کلسیم نقصان یابد جانورانی مانند حلزون که برای ساختن لاک مارپیچ خود له این ماده احتیاج دارند نمی توانند درآن به زندگی خود ادامه دهند.
این موضوع برای آن دسته از گیاهان آبزی که به طور معمول به کلسیم بیشتری نیاز دارند مصداق دارد،شرایط زندگی آنها نیز مانند گیاهانی است که در زمینهای گچی رشد ونمو می کنند.
دریاچه ها اندازه های مختلفی دارند،بعضی کم عمق و بعضی عمیق ترند،سطح بعضی از آنها کوچک و برخی بزرگتر است ؛در هر حال آب راکد دریاچه ها محیط خوبی برای رشد اکثر گیاهان آبزی است؛حتی در عمیق ترین قسمت آنها نیز گیاهانی می رویند.
دمای آب در آنها نسبتاً ثابت و اکسیژن به هنگام روز به وفور یافت می شود ولی در شب،با پایان یافتن فرایند فتوسنتز و ادامه تنفس جانداران،به تدریج میزان اکسیژن در آنها کاهش می یابد.
در نهرها و رود خانه ها جریان آب مانع از رشد بیشتر گیاهان می شود.
در این آبها اکسیژن به مقدار خیلی زیاد موجود ودمای آب نیز در بیشتر مواقع ثابت است.
گیاهان و جانورانی که در نهر ها و رودخانه ها زندگی می کنند د رصورتی که به آبهای ساکن دریاچه ها یا آکواریومها انتقال یابند اغلب قادر به ادامه زندگی نخواهند بود زیرا با دمای بالا واکسیژن کم روبرو می شوند.
دمای مناسب و هوای کافی اهمیت خاصی دارد؛برای آن دسته از گیاهان که ریشه دار هستند وجود جسمی پایدار که آنها را در مقابل امواج آب محافظت کند و بتواند ریشه خود را در آن پایدار نگه دارد نیز اهمیت دارد؛همه این عوامل معمولاً در آبهای کم عمق فراهم اند.
طبقه بندی گیاهان آبزی: گیاهانی که در آب زندگی می کنند به چند شاخه مختلف تقسیم می شوند.
۱ـ شاخه گیاهان ابتدایی: این گیاهان ساختمانی بی نهایت ساده دارند و فقط از یک یاخته ساخته شده اند.
مهم ترین آنها باکتریها هستند؛این موجودات گیاهان بسیار کوچکی می باشند که چون کلروفیل ندارند ساختن مواد غذایی برای آنها غیر ممکن است و به ناچار به حالت انگل(پارازیت)ویا به حالت گنده خوار روی مواد آلی زندگی می کنند.
تولید مثل آنها با تقسیم شدن یاخته است.
این نوع تکثیر با سرعت انجام می شود به طوری که ۵۰ باکتری در یک روز ۳۸۰۰۰ ودر سه روز ۵۹۰۰۰۰ باکتری می شود.
۲ـ شاخه ریسه داران: این گیاهان از توده هایی بنام ریسه ساخته شده اند به همین جهت آنها را ریسه داران می نامند؛بعضی از آنها کلروفیل دارند و بعضی ندارند.
ریسه داران فاقد ریشه ساقه،و برگ هستند.
۳ـ شاخه خزه ایها: گیاهان این شاخه ساقه و برگ دارند ولی ریشه ندارند اما رشته یا موهای کوچکی دارند که آنها را ریزوئید می نامند که در حقیقت عمل ریشه را انجام می دهند و بنابر این نسبت به ریسه دارن کاملترند.
این گیاهان نیز فاقد گل و میوه هستند.
در این شاخه خزه ها و برخی ذرات ریز گیاهی وجود دارند که در آبهای شیرین زندگی می کنند.
خزه ها ساقه کوچکی دارند که ساده یا منشعب بوده حامل برگهای ریزی است که بسیار نزدیک به هم قرار گرفته اند.
در انتهای زیرین ساقه،رشته های باریک ریزوئید قرار دارد.
تولید مثل آنها با اسپور انجام می شود که از تلاقی دو عضو ماده و نر به نام آرکگن و آنتریدی بوجود می آیند.
۴ـ شاخه سرخسها: این شاخه که نهانزادان آوندی نیز نامیده می شود گیاهانی هستند که ریشه،ساقه،و برگ دارند ولی فاقد گل و دانه اند.
در واقع حد فاصله بین ریسه دارن و بازدانگان هستند.
سرخسها،دم اسبیان،پنجه گرگیان،وتعدادی ذرات ریز گیاهی آبزی جزء این شاخه هستند.
تولید مثل آنها با اسپور صورت می گیرد.
۵ـ شاخه گیاهان دانه دار: گیاهان گلدار و یا دانه دار و نیز بسیاری از ذرات ریز آبزی از این شاخه هستند.
همه گیاهان گلدار بدون استثنا تخمچه دارند که بعد از بارور شدن دانه را بوجود می آورند؛ بیشتر علفهای هرز مزاحم از این شاخه اند.
گیاهان باتلاقی: گیاهان باتلاقی به طور معمول برگهای باریک و کشیده ای دارند و در و در اوایل بهار قبل از گیاهان دیگر شروع به رشد و نمو می کنند.
با تغییر سطح آب،فتوسنتز و تنفس آنها دچار اشکال می شود.
این گیاهان در مقابل باد مقاومت زیادتری دارند.
از ریزوم اکثر آنها گیاهان جدیدی بوجود می آید.
برخی گیاهان باتلاقی عبارتند از: بوتوموس اومبلاتوس که در بعضی مناطق آن را هزارنی می گویند؛ این گیاه در حاشیه رودخانه ها،برکه ها،و آبراه ها دیده می شود.
گلهای ان در اواخر تابستان دیده می شوند.
آلیسماپلانتاگو آکواتیکا یا قاشقک آبی به مقدار زیادی در حاشیه برکه ها، آبراهها،و رودخانه های آرام دیده می شود.
ایریس پسودوکوروس یا زنبق زرد گیاه معمول در مناطق باتلاقی است.
پلی گونوم آمفی بیوم نوعی هفت بند که به طور طبیعی در باتلاقها، برکه های کم عمق، کانالها، و رودخانه های آرام رشد می کند.
تیفالاتیفولیا نوعی لوئی است که در اکثر دریاچه ها،برکه ها،و رودخانه ها،دیده می شود.
گلهای نر که در بالا قرار دارند گلهای ماده پایین را تلقیح می کنند.
گلهای نر و ماده در کنار یکدیگر شکوفا می شوند.
اسپارگانیوم راموسوم نوعی گالی است که به مقدار وسیعی در برکه ها،آبروها و رودخانه ها رشد و نمو می کند.
فراگمیتس کومونیس نوعی نی است که رشد و نمو آن سریع بوده ارتفاع آن گاهی تا سه متر می رسد.
این گیاه در اکثر مناطق باتلاقی، جز در باتلاقهای اسیدی، رشد و نمو می کند.
گیاهان مردابی: کمی دورتر از حاشیه آب،معمولاً مرداب قرار دارد و جای گیاهان مرداب زی است.
گیاهان مردابی شاداب اند و اغلب برگهای بزرگ دارند زیرا از دست دادن رطوبت از طریق تعرق و تبخیر در این گونه گیاهان مشکلی ایجاد نمی کند.
این گیاهان ساختمانی اسفنجی دارند تا بتوانند برای ایام خیلی مرطوب و زمانی که خاک رطوبت زیاد دارد هوا ذخیره کنند.
ارتفاع بعضی از گیاهان ممکن است تقریباً به دو متر و طول برگهای پهن آنها به یک متر برسد.
برخی از گیاهان مرداب زی عبارتند از: اپیلوم هیرسوتوم که معمولاً در مناطق مردابی رشد و نمو می کند،ارتفاع آن به ۱۳۰تا۱۷۰ سانتیمتر می رسد و در اوایل تابستان گلهای آن ظاهر می شوند.
فیلیپندولا اولماریا نوعی اسپیئره است به ارتفاع ۶۰سانتیمتر که گلهایش تابستان ظاهر میشوند.
کلتاپالوستریس تقریباً ۵۰ سانتیمتر ارتفاع دارد و گلهای آن که در اوایل بهار ظاهر می شوند ؛ گل،کاسبرگ ندارد؛گلبرگهای آن زرد رنگ تا طلایی زیبایی دارند.
بیدنس سرنوس نوعی دو دندان است که گلهای آن در اوایل تابستان ظاهر میشوند.
کارکس ریپا ریا نوعی جگن است که ارتفاع آن به دو متر می رسد؛گل این گیاه در اواخر بهار دیده می شود.
یونکوس اسوس گونه ای سازوست؛ارتفاع آن بین ۶۰تا ۱۸۰ سانتیمتر و موقع ظهور گلها اوایل تابستان است.
لیتروم سالیکاریا تقریباً ۶۰ سانتیمتر ارتفاع دارد و در تابستان گل می دهد.
نمونه هایی از مزاحمت گیاهان آبزی: مشکلاتی که علفهای هرز آبزی در مناطق تفریحی و غیر کشاورزی ایجاد می کنند عبا رتند از: ۱- تراکم زیاد علفهای هرز آبزی سبب بسته شدن سیستمهای زهکشی و آبیاری و متوقف شدن جریان آب در کانالها می شود .
این گونه علفها با اسنداد صایها،دریچه های کنترل ،خطوط توزیع آب، لوله های ناقل آب،آب پخش کنهای سیستمهای آبیاری بارانی و سایر وسائل،از حرکت آب جلوگیری کرده باعث پس زدن آب و اخلال در سیستمهای زهکشی ودر نتیجه انباشته شدن آبدر مزارع و آگذرها می شوند.
۲- به علت اینکه علفهای هرز مواد زائد و معلق در آب را می گیرند سبب پر شدن آبراهه ها نیز می شوند.
تجمع مواد گیاهی و رسوبات در نهرهای طبیعی،کانالها،و دریاچه ها،آنها را به مرداب و بانلاق تبدیل می کند.
۳ـ در مقایسه با میزان تبخیر از سطح آزاد آب، بسیاری از گیاهان هرز آبزی آب را چند برابر بیشتر تبخیر می کنند و موجب هدر رفتن آب بیشتری می شوند.
۴ـ تراکم علفهای هرز آبزی از تلاطم آب و موجدار شدن آن جلوگیری می کند ودر نتیجه محیط آرام و مناسبی را برای تکثیر حشرات مضر مثل ،پشها،و موجوداتی مانند زالوها و حلزون ها و میزبا نان موجودات زیان آور میکروسکوپی فراهم می سازند.
۵ـ آب محتوی مجموعه ای از جلبکهای میروسکوپی سبزـ آبی اغلب باعث مسمومیت دامها و حیواناتی می شوند که آب را می نوشند.
۶ـ بسیاری از گیاهان آبزی برای قایقرانی در رودخانه ها ایجاد اشکال می کنند؛ این گونه گیاهان با گره خوردن گیاهان در پروانه ها و خراب کردن سیستمهای سر کننده موتور قایقها می توانند خسارت زیادی به بار آورند.
۷ـ گیاهان آبزی موجب افزایش جمعیت ماهیها می شوند پو سیده شدن و تجزیه آنها نیز می تواند مرگ ماهیان را به دنبال داشته اشد.
۸ـ گیاهان آبزی،فعالیتهای تفریحی مانند ماهگیری،شنا،قایق سواری،و اسکی روی آب را محدود و اغلب متوقف می کنند و یرای شنا گران و اسکی بازان خطرهایی ایجاد خواهند کرد؛در استخرهای شنا،جلبکها با لغزنده کردن نردبانها و پله ها ایجاد مشکل می کنند.
۹ـ بدمزه شدن و تغییر رنگ دادن آبهای آشامیدنی ذخیره شده در مخازن و آب انبارها و بوجود آمدن بوی نامطبوع نیز از دیگر زیانهای گیاهان آبزی است؛گاهی بوی گوشت ماهیها پروزش یافته در این گونه آبها نامطبوع می شود.
مدیریت گیاهان هرز: مدیریت گیاه هرز در بر گیرنده همان اقدامهای ریشه کنی و کنترل گیاه هرز است،با این حال مدیریت گیاه هرز مفهومی وسیعتر از کنترل ساده گیاه هرز دارد.
نخستین هدف سیستم مدیریت گیاه هرز برقراری محیطی است که در حد امکان با به کار گیری اقدامهای پیشگیری کننده و کنترل کننده با روشهای مکانیکی،بیولوژیکی و شیمیایی مجزا یا توام برای گیاه هرز زیان آور باشد.
این مفهوم مدیریت یا اداره گیاه هرز را می توان در مورک یک گونه منفرد گیاه هرز یا یک مجموعه از گونه های گیاهان هرز به کار گرفت.
کنترل یا کاهش یک گونه بخصوص گیاه هرز یا یک طیف از گیاهان هرز به انتشار گونه یا گونه های دیگر گیاه هرزمنجر می شود.
برای جلوگیری ازاین موضوع به شناسایی بیشتر چرخه زندگی و زیست شناختی گونه گیاه هرز خاصی که یک سطح زراعی زیر پوشش گیاه را آلوده می سازد،نیاز داریم.
بیشتر اقدامهای کنترل گیاه هرز به تنهایی دامنه تاثیر محدودی دارند.
اجرای یک روش کنترل گیاه هرز بدون کوشش کافی برای پیشگیری از سرایت بیشتر گیاه هرز در مقایسه با ترکیب دو روش، غیر اقتصادی و صرف وقت بیهوده است.
برای مثال،اثر کنترل شیمیایی به کمک بعضی اقدامهای کنترل مکانیکی تقویت می شود وبرعکس یک برنامه موفقیت آمیز مدیریت گیاه هرز تا زمان به اجرا در آوردن روشهای تناوب گیاهان زراعی می توانند فشارهای بوم شناختی بر گیاهان هرز وارد آورد.
این عمل در بر گیرنده کل مزرعه به عنوان یک واحد اقتصادی است و بجای بخش کوچک و مجزا شده مزرعه،برنامه مبارزه در تمام آن قابل اجراست.
این مفهوم مدیریت گیاه هرز برای کشورهای در حال توسعه که در کشاورزی متراکم یا فشرده فعال هستند بسیار مناسب است زیرا از خطرهای غیر منتظره و تصادفی ناشی از بکارگیری زیاد روشهای شیمیایی و تغییر توازن بوم شناختی محل جلوگیری می شود.
کنترل گیاه هرزبه روش مکانیکی: سابقه بکارگیری روشهای مکانیکی یا فیزیکی مبارزه یا کنترل گیاه هرز به زمانی می رسد که کشت گیاهان زراعی رایج شد.
با اینکه گیاه هرزکشها به سرعت جانشین روشهای متداول قدیمی کنترل گیاه هرز شده است،روشهای مکانیکی برای پیشگیری یا کنترل گیاه هرز هنوز از لحاظ اقتصادی سودمند وبسیار مورد نیازند.
روشهای مکانیکی عبارتند از: عملیات زراعی تهیه زمین و کشت.
شکت همراه با عملیات زراعی و کشت مداوم، موجب صدمه دیدن یا کنده شدن ریشه و ساقه گیاهان هرز و کاهش قدرت رقابت و تجدید حیات،و همچنین به زیرخاک بردن آنها می شود.
با این عملیات خاک برگردانده می شود و بذر گیاه هرز در معرض نور خورشید قرار می گیرد و جوانه می زند و بعد می توان به نحو موثرآن را نابود کرد.
در مورد گیاهان هرز چند ساله اندامهای رویشی واقع در سطح یا زیر خاک نابو می شوند.
عملیات کشت یا تهیه زمین پیش از بذر پاشی و با ابزاری انجام می شود که به وسیله حیوان یا ماشین کشیده می شود.
این عملیات شامل: شخم زدن،دیسک زدن،هرس یا دندانه زدن و تسطیح کردن است.
به محض اینکه گیاهان زراعی مستقر شوند،سیستم ریشه خود را کامل کنند،مواد غذایی در ریشه ی خود ذخیره کنند و سطح خاک را بپوشانند،عملیات زراعی دشوارتر و کم اثرتر می شود.
کنترل گیاهان هرز چند ساله تکامل یافته به کمک عملیات زراعی کاری دشوار است.
از بین بردن مداوم شاخ و برگ این نوع گیاهان هرز چند ساله دارای سیستم ریشه ی عمیق و متراکم یا دارای اندامهای رویشی فراوان و عمیق بسیار دشوار است تا کنترل گیاهان هرز چند ساله ی دارای سیستم ریشه سطحی و محدود.
در مورد گیاهان هرزچند ساله ای که بوسیله ساقه های خزنده زیر زمینی یا روی زمینی تکثر می شوند،عملیاتزراعی موجب گسترش و رشدبیشتر آنها می شود زیرا اندامهای رویشی زیر زمینی یا روی زمینی قطعه قطعه و بیشتر پراکنده می شوند.
به منظور جلوگیری از این نحوه گسترش باید با یک برنامه مداوم پس از هرز زراعت اندامهای جوان رشد یافته ی گیاه هرز را معدوم کرد.
در مورد مزارعی که چند سال مورد حمله گیاهان هرز چند ساله ای مانند کرکرو،اویارسلام،گندم نما،و نظایر اینها قرار گرفته اند که در ساقه های خزنده زیر زمینی یا پیازچه های آنها مواد غذایی کافی ذخیره شده است،برای ریشه کنی گیاهان هرز به زراعتهای مداوم بیشتر نیاز است تا در مزارعی که به تازگی مورد حمله ی این گونه های گیاه هرز قرار گرفته اند.
تعداد و تکرار کشت زراعی برای کنترل گیاهان هرزچند ساله،به گونه گیاه زراعی وشرایط خاک واب وهوا بستگی دارد.
انتخاب تاریخ کاشت این نوع گیاهان زراعی در کشتهایی که بین دو کشت اصلی انجام میشود نیز متفاوت است.
شاخ وبرگ گیاهان هرزباید در زمانی از بین برده شود که مواد غذایی ذخیره شده برای مدت طولانی از ریشه ها گرفته نشده باشد،اما ذخیره موادغذایی در جوانه های جدید نیز آغازنشده باشد.
مهمترین ابزارعملیات زراعی اماده سازی زمین وکشت عبارتندازگاواهن (گاواهن معمولی،گاواهن دیسکی)هرس یادندانه(هرس دیسکی،هرس دندانه ای،کلوخ خردکن،هرس تیغه ای وانواع دیگرهرسها)،کولتیواتور،وجین کارروتاری یا دوار،وغیره.
کنترل گیاه هرز به روش بیولوژیکی: نخستین منظورازکنترل بیولوژیکی کاهش آلودگی گیاهان هرزدرسطحی غیراقتصادی است.
این منظور بابکارگیری مستقیم یا غیر مستقیم موجودات زنده ای مانند گیاهان زراعی،انگلها،شکارگرهاوعوامل بیماریزا برآورده می شود.
کنترل بیولوژیکی شامل دو روش اصلی است: ۱)استفاده ازرقابت گیاه زراعی و گیاه هرز، ۲)استفاده از انگل،شکارگر و عوامل بیماریزا.
۱٫
استفاده از رقابت گیاه زراعی و گیاه هرز: در این روش برای جلوگیری،کنترل یا کاهش استقرار گیاه هرز از استعدادهای تغییر پذیرگیاه مانند رشد،عادتها،سازشها و توانایی رقابت گیاهان هرز استفاده می شود.
گیاه ماده ای زنده و دارای فعالیتهای زیست شناختی است،بنابراین رقابت آن با گیاه دیگر به عنوان یکی از روشهای بیولوژیکی مورد بحث قرار می گیرد.
رقابت گیاهان.
توانایی رقابت و نیرومندی گیاه یکی از معیارهای مهم انتخاب و پرورش ارقام اصلاح شده گیاهی است.
گیاهان دارای توانایی رشد سریعتر،نسبت به گیاهان کند رشد و حساس در برابر گیاهان هرز،مزیتهایی دارند.
گیاهان دارای توانایی رقابت،که گیاهان خفه کننده نامیده می شوند،ارزش گرانبهایی درهربرنامه ی کنترل گیاه هرز دارند.
اینها،بر سر ذخیره مواد غذایی،رطوبت خاک،نور خورشید،و کربن دی اکسید به خوبی با گیاهان هرز رقابت می کنند.
ذرت،ذرت خوشه ای،سویا، و لوبیا چشم بلبلی از گیاهان مهم دارای توانایی رقابت با گیاهان هرزند و بسیار سریعتر از آنها رشد می کنند،بلندتر می شوند و زودتر فضای بین ردیفها را سایه می اندازند.
در نتیجه،رشد گیاه هرز را خفه می کنند.
محدودیت بسیار جدی این روش در آن است که نیازمندیهای محیطی گیاهان زراعی و گیاهان هرز حمراه آنها بسیار شبیه است.
این روش را می توان با روشهای ریگر کنترل گیاه هرز ترکیب کرد.
تناوب زراعی.
تناوب درست با گیاهان زراعی می تواند رشد گیاه هرز را کاهش دهد.
کشت مداوم یک گیاه زراعی به افزایش چشم گیر توده ی گیاهان هرز می انجامد.
به علاوه،کشت مکرر یک گیاه زراعی موجب افزایش احتمال وقوع بیماریها و آفات گیاهی و تنک شدن مزرعه و در نتیجه هجوم گیاهان هرز می شود.
در برنامه ریزی تناوب گیاه زراعی،گیاهان هرز و چرخه ی زندگی آنها را نباید نادیده گرفت.
معمولا کشت گیاه دارای رشد عمودی بر کشت گیاهی کهسطح خاک را می پوشاند یا خوابیده است ترجیح دارد.
تناوب مطلوب زراعی تناوبی است که هیچ گروه گیاه هرزی امکان ایجاد مزاحمت در آن را نداشته باشد.
تراکم گیاهی.
با کاهش فاصله ی کشت گیاه زراعی ترکم آن در واحد سطح بیشتر می شود و امکان رقابت با گیاهان هرز را بوجود می آید.
این تراکم گیاهی در واحد سطح اثر خفه کننده دارد و سر از خاک در آوردن و استقرار گیاه هرز را کاهش می دهد.
استانی فورت(۱۹۶۲) گزارش داده است که تراکم ۴۳ تا۵۰ بوته ی سویا در هر متر بهتر از رشد گیاه هرز جلوگیری می کند و با تراکم ۲۳ تا ۳۰ بوته در متر سویا کمتر زیان می بیند.
تراکم بوته های گیاه را می توان بوسیله کم کردن فاصله خطوط کشت و فاصله بین بوته های ردیفها افزایش ئائ.
این کار در مورد گیاهانی که فاصله خطوط آنها زیاد است و به گیاهان هرز امکان رشد فراوان می دهد مفید است.
۲٫
استفاده از انگلها،شکارگرها و عوامل بیماریزا: در این روش کنترل بیولوژیکی از دشمنان طبیعی گیاهان یعنی افات و بیماریها برای کنترل گیاهان هرز استفاده می شود.
می دانیم که حشرات از طریق مکیدن مواد غذایی ذخیره شده در گیاه،و گاه با از بین بردن سبزینه گیاه موجب مرگ آن می شوند.
میزان خسارت به شدت حمله، اندازه و شرایط گیاه و محیط بستگی دارد.
شرایط خاک،آب و هوا و توانایی رقابت گیاهان،در مقاومت گیاهان در برابر حمله حشرات و آفات تعیین کننده است.
گیاه هرز معمولاً برای تامین نیازهای ضروری با گیاهان نزدیک به خود به رقابت می پردازند.
هجوم حشره ممکن است این توانایی رقابت را کاهش دهد یا خنثی کند.
این نوع اثر غیر مستقیم در کنترل بیولوژیکی گیاهان هرز دارای اهمیت است.
تعداد حشرات مورد نیاز برای نابودی گیاه هرز به توانایی رقابت گیاه هرز بستگی دارد، برای مثال: برای نابودی گیاه هرز مهاجمی که در محیط مناسب قرار دارد به تعداد زیادی حشره نیاز است.
تعداد حشرات لازم برای کنترل به اندازه حشره،شیوه حمله و امکان انتقال عامل بیماریزا نیز بستگی دارد.
عوامل بیماریزا از طریق کاهش انزیمی ترکیبات سلولی ،تولید سم ،ایجاد اختلال در سیستمهای هورمونی ،جلوگیری از انتقال مواد غذایی ومعدنی و اختلال در اعمال فیزیولوژیکی به گیاه میزبان خسارت می رسانند.
در نتیجه ،تمام یا قسمتی از گیاه میزبان ممکن است ازبین برود.
اگر گیاه از بین نرود یا از رشد شاخ وبرگ ان به حدی کاسته می شود که نتوان رقابت با گیاهان دیگر را از دست می دهد ویا سرعت تولید بذر آن به حدی کند می شود که گیاه دیگر نمی تواند به طور کامل تکثیر شود .
نتیجه تمام اینها نابودی تدریجی یاسریع میزبان است .
انواع دشمنان.
با توجه به دامنه وسیع ارگانیسم که برای کنترل گیاهان هرز مورد استفاده قرار میگیرد ،حشرات بیش از همه مورد توجه هستند .
بعضی از راستهای حشراتی که مفید بودن انها پی برده شده است عبارت اند از:راسته دوبالان ،راسته سخت بالپوشان،راسته حشره خواران،راسته پروانه ها ،راسته بال ریشک داران و راسته بال غشاییان .
ثابت شده است که کنه ها نیزگاهی درمبارزه بیولوژیکی موثر واقع شده اند.
عوامل بیماریزا به وسیله باد،باران،حشرات وحیوانات،تماس با اندامهای میزبان،تکثیرمستقیم وبیرون ریختن وپراکنده شدن بذر پخش می شوند.
بعضی عوامل بیماریزا درداخل یا روی گیاهان هر میزبان تولید می شوند .
الودگی ممکن است مستقیماً از طریق سطح میزبان ،سوراخها یا منا فذ طبیعی ،یا از محل خسارت ناشی از حشرات ،حیوانات وانسان ایجاد شود .
موجودات بیماریزا در یافتن میزبان اختصاصی وبافت اختصاصی تخصص دارند.
تعدادی از عوامل بیماریزا فقط به یک یا چند گونه میزبان معدود حمله می کنند .
تعد ادی دیگراز عوامل بیماریزا حالت اختصاصی کمتری دارند وممکن استتعداد زیادی میزبان را مورد حمله قرار دهند .
عامل بیماریزاممکن است به قسمتها ی خاصی از گیاه میزبان ،مثل بافتها،حمله کند یا به تمام گیاه.
درجه اختصاصی بودن میزبان در کنترل بیولوژیکی موثر است،زیرا عوامل بیماریزایی که میزبانهای زیاد دارند احتمالاً به گیاهان مطلوب و غیر مطلوب خسارت وارد می اورند .
اختصاصی بودن میزبان.
موفقیت در کنترل بیولوژیکی گیاهان هرز به کمک حشرات و عوامل بیماریزا،یستگی به اختصاصی بودن میزبان دارد،حشره ویژه ی گیاه هرز میزبان به گیاه زراعی حمله نمی کند.
معمولا گیاهلن دارای انواع مواد غذایی مورد علاقه انواع حشرات اند،اما حشرات ویژه یک میزبان خاص در انتخاب غذای خود بسیار سخت می گیرند.
وجود یا عدم وجود بعضی ترکیبات شیمیایی و ویژگیهای فیزیکی در گیاه میزبان برای جلب حشره بسیار تعیین کننده است،اختصاصی بودن میزبان به وسیله آزمایشها تعیین می شود.
حشره در مضیقه ی گیاهان مختلف،از جمله گیاهان هرز،قرار می گیرد.
حشره غیر از گیاه هرز مورد علاقه اش از گیاهان دیگری که در اختیارش قرار داده شده است تغذیه نمی کند،در نتیجه احتمالا به گونه های اقتصادی صدمه نخواهد زد.
رابطه بین حشره و میزبان دو مرحله رفتاری حشره را در بر می گیرد، یا حشره می خواهد ومی تواند که ابتدا جستجو کند و یا بلافاصله متوقف و مشغول تغذیه شود.
حشره ی گرسنه خود را به این طرف و آن طرف می کشاند تا با گیاه مطلوب و خوشخوراک مواجه شود.
تشخیص گیاه مطلوب بر مبنای انگیزه شیمیایی و احتمالا انگیزه بینایی و لمسی است.
معمولا بعضی از تحریک کننده های شیمیایی نیازهای عادی حشره،مانند قند یا آسکوربیک اسید راتشکیل می دهند.
عوامل موثر در کنترل بیولوژیکی.
آشنا سازی یک دشمن خوب با گیاه هرز عامل موثری در کنترل بیولوژیکی است.
موفقیت در این کار بستگی به موارد زیر دارد: ـــ توانایی عامل در نابودی گیاه هرز یا جلوگیری از تکثیر مستقیم و غیر مستقیم آن.
تغذیه ی زیادتری عامل از برگهای جوان و در نقطه انتهایی رشد موجب خسارت بسیار زیاد به گیاه هرز می شود.
ـــ توانایی زیاد عامل در پراکنده شدن کامل و استقرار یافتن روی گیاه میزبان.
ـــ سازش مناسب عامل با گیاه هرز میزبان انتخاب شده در شرایط محیطی مناسب.
ـــ ظرفیت تکثیر عامل به میزبان کافی برای کنترل میزبان ـ گونه هایی که بیشتر تکثیر می شوند و بارورترند ترجیح داده می شوند.
عامل کنترل باید قادر به تغذیه از برگهای پیر و رسیده و خشک باشد و خود را در شرایط تراکم جمعیت عامل و کم شدن گیاه هرز نگه دارد.
نظر بر این است که موفقیت بیشتر در کنترل بیولوژیکی گیاه هرز،در مقایسه با کنترل بیولوژیکی حشرات آفت،تا حدی ناشی از این حقیقت است که اختصاصی بوده میزبان که بر غلیه گیاه هرز به کار گرفته مس شوند در مقایسه با خشراتی که بر علیه حشرات آفت انتخاب می شوند، بسیار بیشتر است.
الف) تهاجم گیاه هرز.
توان رقابت گیاه هرز تحت تاثیر شرایط خاک،آب و هوا و کاهش رقابت گونه های دیگر گیاه و عدم حضور گیاهان دیگری است که به گیاه هرز حمله می کنند.
مقاومت گیاه میزبان در مقابل حمله حشره یا عوامل بیماریزا را تا حد زیادی توانایی ذاتی مقاومت گیاه، بهبود بافت آسیب دیده از حشره یا عوامل بیماریزا،توانایی تکثیر سریعتر از تکثیر عامل مهاجم(حتی در هنگام شدیدترین حمله عامل) و توانایی آن در انتشار سریعتر از انتشار عامل مهاجم تعیین می کند.
ب)شرایط آب و هوایی.
آب و هوا در سازگاری حشره یا عامل بیماریزا و توانایی رقابت گیاه هرز میزبان تاثیر دارد.
حشره قدرت سازش با بیشترین درجه ی نوسان آب و هوا دارد.
توانایی زنده ماندن حشره در شرایط سازگار و قبل از اینکه گیاه هرز بتواند قدرت کامل بهبود خود را باز یابد و حشره به تعداد اولیه خود برشد برای عامل امتیاز مهم به حساب می آید.
ج)ناپیوستگی دوره زندگی گیاه میزبان.
این حالت ممکن است قدرت عامل دشمن را در زنده ماندن درطول دوره های بحرانی یا ناسازگاری کاهش دهد و عامل دشمن نتواند پس از برقراری شرایط مناسب به سرعت وضع اولیه خود را بدست آورد.
این ناپیوستگی ممکن است فصلی باشد.
با فرا رسیدن زمستان قسمت هوایی گیاه میزبان از بین می رود؛گیاهان دائمی برگ ریزان دارند و گیاهان یکساله به کلی از بین می روند.
حشرات همه چیز خوار توانایی مقابله با وضعیت ناپیوستگی دوره زندگی گیاه میزبان را دارند.
این حشره با شرایط فیزیکی و روابط ویژه حیاتی گیاه میزبان خود سازش قابل توجهی دارند.
د)رقابت گونه های گیاه.
اثرهای گونه های گیاهی دیگر محیط بر گیاه هرز مورد حمله عامل مهاجم تعیین کننده نوع گیاه میزبان در کنترل بیولوژیکی است.
اگر بعضی گونه های گیاه هرز برتری رقابت نسبت به گونه های دیگر داشته باشند،کنترل بیولوژیکی ممکن است بر اثر جانشینی گونه های مورد نظر به وسیله گونه های دیگر بد یا بدتر باسد.
این احتمال،در هر صورت با هر نوع کنترل وجود دارد.
کنترل بیولوژیکی گیاهان هرز به وسیله حشرات: کنترل بیولوژیکی گیاهان هرز به وسیله حشرات نخستین بار در سال۱۹۰۲ مورد توجه قرار گرفت.
آزمایشهای مختلف درسال ۱۹۰۲ و بعد از آن نشان داد که بعضی از حشرات در کنترل شاه پسند درختی Lantana camara، بسیار موثرند.
این حشرات عبارتند از: لاروهای Crocidosema lantana که ساقه های گل دهنده را سوراخ می کنند.
روی تخمدانهای سنبله گل قرار می گیرند و گلها و میوه ها را می خورند؛ لاروهای Agromyza lantana که بیشتر دانه ها را می خورند و باعث خشک شدن دانه های دیگر می شوند، در نتیجه دانه ها به جای دیگر منتقل نمی شوند؛ و لاروهای Thecla echion و Thecla bazochi که باعث از بین رفتن و خرابی بیشتر گلها می شوند.
این حشرات در کنترل گیاه lantana به حدی موثرند که گیاه دیگر نمی تواند تجدید حیات کند، حتی اگر منطقه مورد تهاجم این حشرات متروک رها شود.
گیاه lantana در هندوستان، استرالیا و فی جی (هافه کر۱۹۵۷) بوسیله حشرات کنترل شده است.
حشره Teleonemia scrupulosa که از هاوایی به استرالیا وارد شده نیز در کنترل lantana بسیار موثر بوده است.
موفقیتهای مشابهی در کنترل گیاهه lantana در آفریقای غربی نیز گزارش شده است.
در کنترل کاکتوس زبان مادر شوهر،Opuntia spp، از تیره کاکتوس در استرالیا موفقیتهای قابل توجهی به دست آمد.
از هفت گونه شناخته شده جنس Opuntia دراسترالیا گونه های O.
stricta وO.
inermis مهمتر و خطرناک ترند.
دو حشره Cactoblastis cactorum وQoctylopius opuntiae در کنترل این دو گونه کاکتوس در استرالیا و ایالات متحده امریکا موثر بوده اند.
در سال ۱۹۲۵،۲۷۵۰ تخم حشره C.
cactorum از آرژانتین وارد هندوستان شد.
پس از آشناسازی حشره با کاکتوسها جنس Opuntia تعداد آن به سرعت زیاد و در مدت ۱۵ ماه به چندین میلیون رسید.
در سال ۱۹۳۵ حدود ۹۵٪ آلودگی مزارع به گیاه هرز Opuntia spp از بین رفت.
نابودی سریع این گیاه هنوز نمونه برجسته ای از مبارزه بیولوژیکی با گیاهان هرز بوسیله حشرات است.
لاروهای حشره C.
cactorum در درون گیاه تونل یا حفره ایجاد می کنند واحتمالاً منجر به نابودی تمام قسمتهای هوایی گیاه می شوند.
این حشره به داخل اندامهای زیرزمینی گیاه، مانند ریشه و پیاز، نیز نفوذ می کند.
لاروها قسمت داخلی دمبرگهای پهن جوان را کاملاً می خورند و دمبرگهای پهن مسن بافت آوندی الیافی را باقی می گذارند.
این وضعیت در گیاه به نفوذ باکتری و قارچ و در نتیجه به نابودی گیاه می انجامد.
در هندوستان، برای از بین یردن گیاه Opuntia که آلودگی زیادی در مزارع ایجاد می کند، از حشرات Dactylopius indicus وDactylopius tomentosus استفاده می شود.
کنترل بیولوژیکی گیاهان هرز به وسیله عوامل بیماریزا: در سالهای اخیر استفاده از عوامل بیماریزا در منترل بیولوژیکی گیاهان هرز مورد توجه قرار گرفته است.
در سال ۱۹۷۴ اثر قارچهای Alternaria macrospora و Puccinia heterospora بر گیاه Anoda cristata که در ناحیه دلتای میسی سی پی می روید مورد بررسی قرار گرفت.
این قارچها موجب کاهش زیادارتفاع گیاه،وزن خشک،تعداد دانه در نیام،و تعداد دانه در گیاه شده است(اوهر و همکاران،۱۹۷۵).
اوهر و همکاران(۱۹۷۷) در گزارش خود یاد آور شدند که قارچAlternaria macrospora دارای میزبان اختصاصی و توانایی بالقوه کنترل بیولوژیکی است.
واکر و سیومباتو(۱۹۷۹) دریافتند که آلودگی با قارچ Alternaria macrospora موجب محدودیت گیاهان تیره پنیرک می شود و گیاه Anpda cristata در برابر این قارچ حساسیت زیاد نشان می دهد.
آنها همچنین دریافتند که این قارچ به پنبه(Gossipium hirsutum )،G.
barbodense ،Althea rosea ،Hibiscus esculentus،Sida spinosa ،Abutilon theophrasti وHibiscus trionium خسارتهای جزئی می زند.
قارچCerospora rodmonii برای کنترل سنبل آبی(Eichhornia crassipes) به کار گرفته می شود.
کانوی و همکاران(۱۹۷۸) مشاهده کردند که این عامل بیماریزا فقط مختص گیاه سنبل آبی است.
آزمایشهای آنها نشان داد کهاین عامل بیماریزا می توان به تنهایی یا همراه با عامل بیماریزای دیگر و حشرات به کار گرفت.
چاروداتان و مک کینی(۱۹۷۸) دریافتند که بر اثر حمله قارچFusariumroseum ساقه های گیاه Hydrilla verticillate ابتدا زرد و بعد از دو هفته بی رنگ و بعد از سه هفته کاملا تجزیه می شود.
گیاه هرزکش قارچی.
موفقیت در کنترل گیاهان هرز به وسیله قارچها عاملی در ساخت و تکمیل گیاه هرزکشهای قارچی بود.
بطور کلی در گیاه هرزکشهای زیستی از میکروارگانیسم های بیماریزا برای نابود کردن گیاهان هرز،استفاده می شود.
امکانات آینده برای کنترل بیولوژیکی گیاهان هرز: موفقیت در کنترل بیولوژیکی گیاهان هرز تا کنون بیشتر مختص مناطق غیر کشاورزی یا زمینهای بایر بوده است.
اما،ضرورت ایجاد می کند که توجه به گیاهان هرزی معطوف شود که زمینهای کشاورزی را تهدید می کنند.
بیشتر کارهایی که در زمینه کنترل بیولوژیکی انجام شده روی حشرات پارازیت و شکارگر بوده است.
کارهای نیز روی عوامل بیماریزا شده است.
گرچه وارد کردن عامل بیماریزا از کشوری به کشور دیگر با خطرهای زیادی همراه است،این عوامل بیماریزا امکانات مطلوبی براب مبارزه بیولوژیکی فرهم می کنند.
زمینه نوید دهنده دیگری برای کنترل بیولوژیکی که تا کنون چندان پیگیری نشده است،استفاده ترکیبی از حشرات و عوامل بیماریزا است.
حشره می تواند به عنوان ناقل بیماری در وارد کردن عامل بیماریزا به داخل گیاه نقش داشته باشد.
ترکیب عامل بیماریزا و حشره در طبیعت بسیار اختصاصی است و این دو به عنوان عامل کنترل بولوژیکی باید با هم مورد مطالعه قرار گیرند.
کنترل بیولوژیکی گیاه هرز به دو دلیل محافظه کارانه انجام می شود.
نخست اینکه خطرهای احتمالی در مقایسه با امکان موفقیت بسیار زیاد است.
دوم اینکه احتمال انتقال عامل خطر از جایی که گیاه در حکم گیاه هرز است به جایی که همان گیاه با ارزش و غیر هرزی است،وجود دارد.
به هر حال،وارد کردن عاملی برای کنترل گیاه هرز نمی تواند کاملا عاری از خطر باشد و ضرورت ایجاد می کند که میزبان خطر قابل قبول کنترل شود.
بنابراین،خطر پذیرفته شده را باید با مزیت به دست آمده موازنه کرد.
کنترل بیولوژیکی را به هر حال نمی توان برای هرگیاه هرز همیشگی دانست.
از این گذشته،وقوع تعدادی از گیاهان هرز،چه از لحاظ زمان و چه از لحاظ مکان سیار است و کنترل هر لحظه آنها ضرورت دار.
گرچه ممکن است آنچه گفته شده احتمال موفقیت کنترل بیولوژیکی را کاهش دهد،اما مانعی در راه آن ایجاد نمی کند و علی رغم بعضی محدودیتها این روش دارای امکانات فراوان بالقوه است که هنوز به طور کامل مورد استفاده قرار نگرفته اند.
کنترل گیاهان هرز به روش شیمیایی: ۱٫
تاریخچه: معرفی مخلوط بوردو در سال۱۸۹۶ میلادی توجه را به مبارزه و کنترل گیاهان هرز با مواد شیمیایی جلب کرد و موجب کشف نمکهای مس برای کنترل انتخابی گیاهان هرز پهن برگ مزارع غلات شد.
سالهای ۱۸۹۶ تا ۱۹۱۰ دوره مهمی در کنترل شیمیایی گیاهان هرز بود و مواد شیمیایی چون سولفوریک اسید،سولفات آهن،نیترات مس،نمکهای آمونیوم و پتاسیم،سدیم نیترات و آمومنیوم سولفات در مبارزه با گیاهان هرز به کار گرفته شد.
از افرادی که در این دوره پیشرفت مبارزه شیمیایی با گیاهان هرز سهم داشتند می توان مارتین و بونت از فرانسه،بولی از اوریکا،و شولتز را از آلمان نام برد.
بعد از این دوره توجه به دفع گیاهان هرز با روش شیمیایی به دلیل کمبود وسایل سمپاشی و شکستهای مکرر در کارایی گیاه هرزکشها،تحقیقات در این زمینه مدت سی سال به سستی گرایید.
عملیات جدید کشاورزی مانند انتخاب دستگاه بوجاری بذرها،انتخاب واریته مناسب و مرغوب،اتخاذ سیستم صحیح تناوب،استفاده بیشتر از تراکتورهای گازوئیلی و غیره، به عقب ماندن تحقیقات در زمینه کنترل شیمیایی گیاهان هرز کمک کرد.
در طول این دوره،به خصوص در سال ۱۹۳۰،مواد شینیایی مانند سدیم کلرید،کربن بی سولفات، سدیم ارسنات،و دی نیتروفنول فقط در مناطق خاصی در اروپا و امریکا و در مساحت محدود به کار گرفته شد.
از سال ۱۹۳۵، با شناخت نیتروفنول ها به عنوان گیاه هرز کشهای انتخابی،کنترل گیاهان هرز با گیاه کشهای سیستمیک پی ریزی شد.
با کشف ۲-۴-D در اوایل سال ۱۹۴۵ تحولاتی در روش های کنترل شیمیایی گیاهان هرز بوجود آمد.
۲-۴-D به عنوان یک گیاه هرزکش در امریکا اعتبار یافت، مارت و میچل (۱۹۴۴)،۲-۴-D را ماده انتخابی کنترل گیاه هرز چمن بلوگراس شناختند.
در همین سال دو امریکایی دیگر به نامهای هامر و تورکی این ماده را با موفقیت برای کنترل گیاه هرز در مزارع به کار گرفتند.
میزان اندک ۲-۴-D مرد نیاز برای مبارزه یا کنترل گیاه هرز،در مقایسه با مقدار بسیار زیاد مواد شیمیایی معدنی و روغنها که قبل از سال ۱۹۴۴ به کار می رفت، نویدبخش بود.
عمل انتخابی و عمل سیستمیک ۲-۴-D و توان عالی این گیاه هرزکش راه را برای ساخت و تکامل گیاه هرزکش های عالی دیگر باز کرد.
امروز،حدود ۳۵ سال بعد از ورود گیاه هرزکش انتخابی ۲-۴-D به بازار، در جهان بیش از ۲۵۰ گیاه هرزکش عالی برای کنترل گیاهان هرز کشاورزی و غیر کشاورزی ساخته و ثبت شده است.
در حال حاضر، کمتر مسئله ای در موردگیاهان هرز هست که گیاه هرزکشها از عهده حل آن برنیایند.
توسعه گیاه هرزکشها زمانی آغاز شد که کشاورزی جهان وسایل ماشینی را به کار گرفت و برای افزایش میزان محصول و کاهش هزینه های تولید برنامه ریزی شد.
در حال حاضر فروش گیاه هرزکشها نسبت به فروش آفت کشها بسیار بیشتر شده است.
در سال۱۹۸۰ از خرید و فروش آفت کشها (۳۵٪ حشره کش و ۱۸٪ قارچ کش) ۴۳٪ به گیاه هرزکشهااختصاص داشت.
۲٫
مزایای کنترل گیاه هرز با مواد شیمیایی: گیاه هرزکشها به دلایل زیر نه تنها در مناطقی که نیروی کارگر کمیاب و گران است، بلکه در مناطقی هم که کارگر زیاد و ارزان است، سودمندند.
– گیاه هرزکشها را می توان برای کنترل گیاه هرز در کشت ردیفی گیاهان زراعی به کار برد.
– گیاه هرزکشها را می توان برای کنترل گیاهان هرز در اوایل رشد و قبل از سر از خاک در آوردن انها به کار برد.
– روشهای دستی و زراعی کنترل گیاه هرز ممکن است به ریشه بعضی کشتهای چند ساله مانند چای و قهوه خسارت برساند.
– گیاه هرزکشها هزینه وسایل ماشینی تهیه زمین را کاهش می دهند و در به حد اقل رساندن عملیات تهیه زمین بسیار سودمندند.
– گیاه هرزکشها می توانند بسیاری از گیاهان هرز چند ساله بوته ای را که کنترل آنها به روشهای دیگر کارایی خوبی ندارد، کنترل کنند.
فهرست
عنوان صفحه فصل سوم
گیاهان هرز آبزی………………………………………………………………………………………….. ۳۹
طبقه بندی گیاهان آبزی…………………………………………………………………………………. ۴۲
گیاهان باتلاقی……………………………………………………………………………………………… ۴۳
گیاهان مردابی……………………………………………………………………………………………… ۴۴
نمونه هایی از مزاحمت های گیاهان هرز آبزی…………………………………………………… ۴۵
فصل چهارم
مدیریت گیاهان هرز……………………………………………………………………………………… ۴۸
کنترل گیاهان هرز به روش مکانیکی ……………………………………………………………….. ۴۹
کنترل گیاهان هرز به روش بیولوژیکی……………………………………………………………… ۵۰
کنترل بیولوژیکی گیاهان به وسیله حشرات………………………………………………………… ۵۶
کنترل بیولوژیکی گیاهان به وسیله عوامل بیماریزا……………………………………………….. ۵۸
امکانات آینده برای کنترل بیولوژیکی گیاهان هرز………………………………………………. ۵۹
کنترل گیاهان هرز به روش شیمیایی ………………………………………………………………… ۶۰
فهرست
عنوان صفحه
فصل پنجم
سم شناسی در کشاورزی. …………………………………………………………………………….. ۶۳
تعیین مقدار علفکش……………………………………………………………………………………… ۶۷
روشهای استفاده از علفکش………………………………………………………………………….. ۶۹
زمان کاربرد علفکش ها……………………………………………………………………………….. ۷۰
اصول ایمنی افراد در مقابل تاثیر سموم……………………………………………………………… ۷۲
علفهای هرز مقاوم به سموم…………………………………………………………………………… ۷۴
متن انگلیسی و ترجمه…………………………………………………………………………………… ۷۵
منابع…………………………………………………………………………………. ۱۰۱
اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “تحقیق درباره علف های هرز”